طریق الحسین

بسم اللّه

فارسی العربیة English

ورود ثبت نام

یکشنبه 4 آذر 1403

فیلتر

همه شعر داستان کوتاه سفرنامه/خاطره

آخرین ارسال توسط کاربران ارسال شده توسط مدیریت پرتال برگزیدگان دوره قبل سوگواره محبوب ترین ها

^{مست بی بهره (1394/10/07)} _{رخ ننمودی و دلم سوختی مکتب غم را به من آموختی

نقل مجالس شکن موی تو مامن عشاق سر کوی تو

لعل لبت شهره...}

^{مسیری که مسیل بود ... (1394/10/07)} _{تصوری که از عراق بین اکثر کربلا نرفته ها شکل گرفته آن عراقی ست که سی سال قبل عصای دستان غرب شد و به ما...}

^{شیر آب تکیه امشب اشک ریخت (1394/10/07)} _{من سیه پوشم ولی در فکر ماتم نیستم

چون که مَحرم نیستم اهل مُحرم نیستم

باز وقت نوحه شد ، در خلق عالم شورش است...}

^{کربلا تا مشهد (1394/10/07)} _{پیاده راه می آیم

این ماه ، روضه با دعا فرقی نخواهد داشت

راه رسیدن تا خدا فرقی نخواهد داشت

مهمان ِ چای روضه...}

^{نماز عشق (1394/10/07)} _{فقط سجاده می ماند

برای مستی دیدار تو آماده می ماند

اگر روزی سه نوبت تشنه ی این باده می ماند

کسی که موقع...}

^{ترانه اربعین (1394/10/07)} _{ترانه اربعین

با چهل روز و شب عزاداری

با چهل روز و شب پریشونی

منم و انتظار بی وقفه

منم و روضه های بارونی...}

^{جامعه ی پیاده (1394/10/07)} _{برای چهلم امسال آفتاب

قسمتم شد روضه ی امسال ، چون کبوتر ها رها باشم

قطره اشکی ریختم شاید ، هم صدا با گریه...}

^{راه کربلا از قدس می گذرد (1394/10/07)} _{عاشورا ادامه دارد

ای باد ! غمگین باش ، تنها برگ می ریزی

با ریشه می ترسی بجنگی باد پاییزی

با ریشه می ترسی...}

^{به هوای تو زنده ام ارباب (1394/10/07)} _{آسمان آنقدر خاکستری شده که یقین دارم هیچ اکسیژنی باقی نمانده
من می دانم، که بعد از اربعین تنها هوای تو را نفس می کشم.}

^{حماسه اربعین (1394/10/06)} _{به نام خدا
     حماسه اربـعــین
ازغــروری آتشین بایدســـرود   ازتــوان جذب دین بایدســــرود
ذکـربرلب پیش تاخلدی برین    پـــای تاول خـورده روزاربعیـــن
گوش کن هرکس...}

^{وکربلا محشری دیگر (1394/10/06)} _{وکربلا محشری دیگر شد.خاک غرق به خون بود وصدایی به جز چکاوک شمشیرها به گوش نمی رسید وهفتاد ودو گل پر پر شدند تا دین...}

^{بوی سیب (1394/10/06)} _{بوی سیب

از هرچه بوی سیب دل کنده ام             وقتی به بوی سیب تو امّید بسته ام

پای پیاده از نجف تا به کربلا         ...}

^{سقای خیمه ها (1394/10/06)} _{سقّای خیمه ها

پا در رکاب بود و به قلبش تلألویی

یک دست مشک و به دست دیگرش علم

بر سر کلاهخود و به لبهاش...}

^{یوسف لیلا (1394/10/06)} _{«يوسف ليلا»
چه كسي بود كه آن گونه خرامان مي رفت؟
چه كسي بود كه دلواپس باران، مي رفت؟
حتم دارم كه همان يوسف ليلا...}

^{ماه زمینگیر می شود (1394/10/06)} _{ماه زمينگير مي شود
آن روز ، دشت ، غربت در خون نشسته بود دشمن كمر به كشتن خورشيد بسته بود
مردي به سمت...}

^{لطف بی کران حسین (1394/10/06)} _{لطف بي كران حسين
چقدر مانده به دريا، به آستان حسين
پر از طراوت عشق است آسمان حسين
بگو كه نام مرا دل شكسته بنويسند...}

^{کهن سال ترین نخل (1394/10/06)} _{کهن سال ترین نخل

... انگار او برای رسیدن، شتاب داشت
یک نیم روز فاصله تا آفتاب داشت
نزدیک تر مگر شده خورشید...}

^{کامل ترین حماسه (1394/10/06)} _{* کامل ترین حماسه ی تاریخ
افتاده روی خاک درخت تناوری
جنگل کبود می زند از داغ دیگری
در جای جای دشت پراکنده اند باز...}

^{روایت گر عاشورا (1394/10/06)} _{« به امام سجاد»

بمان، نظاره گر اصل ماجرا باشي
بمان كه شاهد آن ظلم ناروا باشي
قدم به جانب ميدان مباد بگذاري
كه...}

^{رباعیات (1394/10/05)} _{رباعیات
هر لحظه به نفیِ خویش می افزاییم
مایی که هزارها ولی تنهاییم
با لشگری از پیمبرانست حسین
آنان که ندارند خدا هم، ماییم
...}