طریق الحسین

بسم اللّه

فارسی العربیة English

ورود ثبت نام

یکشنبه 4 آذر 1403

فیلتر

همه شعر داستان کوتاه سفرنامه/خاطره

آخرین ارسال توسط کاربران ارسال شده توسط مدیریت پرتال برگزیدگان دوره قبل سوگواره محبوب ترین ها

^{نيت عاشقي (1395/10/30)} _{بسم الله الرحمن الرحيم

«دلنوشتة سفر اربعين»

ساعت: صفر عاشقي؛ اينجا شهر مقدّس قم كنار بارگاه جنّت نشان خانم فاطمه معصومه.

آمده ام اذن زيارت...}

^{آقای ما (1395/10/30)} _{آقای ما

ـ بنظرم اون از همه قشنگتره ...

جاسم چشمان درشت قهوه‌ایش را ریز کرد و با لهجه‌ی اهوازی گفت: کدومو میگی؟

علی همانطور...}

^{فلا عن ملال (1395/10/30)} _{(فلاعن ملال)

فلا عن ملاله!فلا عن ملاله!...همه شواهد اینجایی می گویند که از روی ملالت است که می روید ...!بی خبر از این که اینجا...}

^{نذر شکلات (1395/10/30)} _{چادرم را به سرم می‌اندازم، مادرم تا مرا می‌بیند می‌گوید: "خدا حفظت کند دخترکوچکم!"

اشک از گوشه‌ی چشمانش می‌چکد.

شکلات‌هایم را در سینی می‌چینم، چادرم...}

^{باز که خوابی؟! (1395/10/30)} _{باز که خوابی؟

ـ باز که خوابی؟!!!

پسرک با شنیدن صدای پیرمرد استادکارش چشمان قرمزش را مالشی داد و به یک‌باره از جایش بلند شد...}

^{ماه تابان (1395/10/30)} _{ماه تابان...

ماه تابان پیرزنی 65 ساله ساکن یکی از روستاهای استان چهارمحال و بختیاری می باشد.تنها فرزند ، پسرش، در عملیات کربلای 5 به...}

^{آدام نیلسون در سرزمین نینوا (1395/10/30)} _{آدام نیلسون در سرزمین نینوا

اول خیال می‌کردم غذا به آدَم نسازد. ولی او در اولین موکبی که احساس گرسنگی...}

^{بی نشانه (1395/10/30)} _{بی‌نشانه

محمد وارد دفتر شد. به طرف میز حسن غلامی رفت. می‌خواست خوابگاهش را عوض کند اما جلوی میز حسن شلوغ بود. اربعین نزدیک بود...}

^{بدرقه (1395/10/30)} _{بسم رب الحسین

باز در بين حسرت و شادي

دلِ آشفته در به در شده است

خبر خوبِ تازه ام اين است:

دوستم عازم...}

^{ حیرانی... عمری ست که دلهای عاشق مبتلای حیرانی اند... (1395/10/30)} _{روبروی اسم تو سهمم فقط حیرانی است

بغض هایم ابتدای یک شب بارانی است

اشک در چشمان خیسم ابتدای عاشقی...

سینه مالامال دردی کهنه...}

^{مسیر (1395/10/30)} _{باید به او ثابت می‌کرد می‌تواند. بعد از خوردن شام، بدون هیچ حرفی به اتاقش رفت. ساعت را روی 6 صبح تنظیم کرد. خوابش نمی‌برد....}

^{ایستادگی قدم های حسینی در برابر تهدید (1395/10/30)} _{زیاد شنیده میشد!

امسال اربعین خطرناک است...

داعش تهدید کرده...

احتمال بمب گذاری و موشک و خمپاره زیاد است...

نروید! امسال امنیت پایین است!

...}

^{پیادگی (1395/10/30)} _{سوار بر پیادگی؛ حماسه پیاده روی اربعین حسینی
--------------------
چون فرش که خوش میشود از دار پیاده
می افتم زیر قدم یار پیاده
باید به...}

^{راه راست (1395/10/30)} _{راه راست؛ برای پیاده روی اربعین حسینی
--------------
این راه چه راهی است که هر "آه" در این راه
اسمی شده اعظم تر! از "الله"...}

^{سعی نوپا (1395/10/30)} _{به شوق طوف مزار بلند بالاها

زدند طایفه ی عاشقان به صحراها

کلیم طُوْر همه پا برهنه می رفتند

به سوی وادی ایمن به...}

^{به یاد ۱۹ صفر (1395/10/30)} _{۱۹ صفر
من
مثل الانی

سه سال پیش:

بعد گذشتن از 2 تا گیت امنیتی که هرکدوم هم ۵ تا ۱۰ دقیقه طول کشید ادامه...}

^{سوی جانان (1395/10/30)} _{کو به کو، موکب به موکب، سوی جانان می رویم
همقدم، همدل، هم آوا، با شهیدان می رویم

ما ز بالا بوده ایم و سوی...}

^{خانواده در حماسه حسینی (1395/10/30)} _{بسم الله الرحمن الرحیم »

کربلا پر از سکانس های زیبا و به کمال رسیده ی زندگی ست....

امسال وقتی همسرم گفت به تنهایی به...}

^{زائر جاده ای خاکی (1395/10/30)} _{به نام خدا

جاده ی خاکی اربعین حتی از توی این کادر مستطیلی شکل تلویزیون هم آدم رو منقلب می کند. کنترل به دست و...}

^{آستان خدا (1395/10/29)} _{اینجا
عشق می خروشد
خورشید و ماهش دائم می تابند..
خورشیدش عشق را می تاباند
و
ماهش عاشق بودن را..

اینجا
خاکش عشق را به...}