بسم اللّه
یکشنبه 9 اردیبهشت 1403

 حیرانی... عمری ست که دلهای عاشق مبتلای حیرانی اند...

1395/10/30

روبروی اسم تو سهمم فقط حیرانی است

بغض هایم ابتدای یک شب بارانی است

 

اشک در چشمان خیسم ابتدای عاشقی...

سینه مالامال دردی کهنه و عرفانی است

 

اسم تو هر شب برایم شکل لبخند خداست

باز لبخند خدا آغاز این حیرانی است

 

باز هم عطر گل یاس از زیارتنامه ات

چشمهایم خیس اشک و سینه ام طوفانی است

 

بند اول " السلامُ..." پیش چشمم گنبدت...

هر طرف انگار از سمت تو نور افشانی است

 

از همین اول دلم را سیل اشک آشفته کرد

سهم عاشق های بی دل بی سر و سامانی است

 

دست روی سینه از روی ادب خم می شوم

باز آقا جان ببین که زائرت ایرانی است

 

تربت تو نوش داروی دل مجروح مان

عشق وقتی راه و رسم دوستان جانی است

 

بند آخر سجده ام را روی تربت می کنم

هم زیارت هم شفاعت نقطه پایانی است

 

کربلایی کن مرا ای درد و درمانم حسین

"دردم از یارست" و درمانم حرم درمانی است


اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثر حیرانی... عمری ست که دلهای عاشق مبتلای حیرانی اند...
هنرمندمحمدعلی احمدنژاد
ارسال شده در1395/10/30
تگ ها معرفی_جایگاه_امام_حسین(ع)

نظرات