طریق الحسین

بسم اللّه

فارسی العربیة English

ورود ثبت نام

یکشنبه 4 آذر 1403

فیلتر

همه شعر داستان کوتاه سفرنامه/خاطره

آخرین ارسال توسط کاربران ارسال شده توسط مدیریت پرتال برگزیدگان دوره قبل سوگواره محبوب ترین ها

^{حماسه ظهور-قلم سرخ (1395/10/14)} _{(حماسه ظهور)

نهرها می خشکند

باغها می سوزند

غنچه ها چشم بسوی آسمان می دوزند

لاله ها می میرند

و کبوتران شادی به حضور سمّی...}

^{مرز من و حسین(ع) (1395/10/14)} _{مقدمه

نوشتن برایم سخت است،گاهی حتی واژه ها هم می خواهند کم بیاوری...اما باید که نوشت...باید که ارزش هایت ثبت شوند تا که غبار زندگی...}

^{بدرقه (1395/10/14)} _{" بدرقــــــه"

سپیده شراهی

صدای سوت قطار در فضای خانه ی روستایی پیچید.

با عجله از جایش بلند شد، کاسه ی سفالی را پر...}

^{من و این بارِغم و ... (1395/10/14)} _{من و این بارِغم و این‌همه یار سفری
من و این زخم مکرَر، من و این دربه‌دری

اربعین نجف و نوبت نوکرداری ست
هرکه ارباب...}

^{کودک جنوب (1395/10/14)} _{اثر اول :

(كودك جنوب)

من هستم

           من

                 روح جنوب

                               سوختة آفتاب

صداي طبل وشيپوررا كه ميزنند

                                      دوست دارم

چند وقتيست...}

^{دختر گمشده (1395/10/14)} _{به نام دوست

دختر گمشده

مجید اسطیری

حاج آقا غلامی سلام

امیدوارم که حالتان خوب باشد و امیدوارم که جلسات هیئت به...}

^{خجالت ها (1395/10/14)} _{من آن مورم که بی تحفه، به راهت می گذارم پا

عجب موری،عجب باری،که دیگر او ندارد نا

که بردارد ،که بگذارد، تمام سیئاتش...}

^{هفتاد و دو ملت (1395/10/14)} _{مگیر از زائرانت لحظه ای فیض زیارت را
مبند این گونه بر یاران خود راه سعادت را

گدایانت به شوق وصل می آیند و می...}

^{همگام با افلاکیان (1395/10/14)} _{بسم الله الرحمن الرحيم

هم گام با افلاکيان

چهارشنبه 26/08/1395

ديشب رفته بودم صرافي و به ازاي هر صد و يک هزار تومان، سي...}

^{مرز من و حسین(ع) (1395/10/14)} _{امیری حسین و نعم الامیر:
مقدمه
نوشتن برایم سخت است،گاهی حتی واژه ها هم می خواهند کم بیاوری...اما باید که نوشت...باید که ارزش هایت ثبت...}

^{اربعین (1395/10/14)} _{آمدم بر کوه و صحراها دوان

پابرهنه، بی سر اما خوش خرام

آمدم شاید شفا یابد دلم

در طریق عشق مردان مرام

درد ها سیل...}

^{چشم به راه (1395/10/13)} _{از وقتی از زیر قرآن ردش کردم،دائم اخبارو دنبال میکنم دو مورد تصادفی هم که برای زوار پیش اومد با اینکه به مسیر عباس نمی...}

^{به ترتیب: شعرها: روز واقعه / خیال خون / خون می خورد این آب ـــ داستانک ها: تردید / تشنه / حسرت ـــــ داستان کوتاه: دو قدم تا ع (1395/10/13)} _{روز واقعه (مثنوي كوتاه)

هنگام پیاده روی به سمت کربلا، هرگاه چشم ها را می بندی تصاویر پیاده روی زینب و بچه ها از...}

^{حلّه (1395/10/13)} _{جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود

کفشان من چون پلک ها دائم کند بر او سجود

چلّه نشینی نزد او چیزی بجز غارت...}

^{حلّه (1395/10/13)} _{جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود
کفشان من چون پلک ها دائم کند بر او سجود
چلّه نشینی نزد او چیزی بجز غارت...}

^{بی مرز مهران (1395/10/13)} _{سخت است باور کرد، ما را کرده راهی

سمت حرم،تا کربلا دستی الهی

امروز باید اربعین با زائران بود

از راه طی الارض نه، از...}

^{مثل یک رویا (1395/10/13)} _{مثل یک رویا

سفرنامه

به جای مقدمه

وقتی بچه‌ها پیام می‌دهند که قرار است قبل از حرکت، در کنار مزار شهدای دانشگاه، مراسم بدرقه‌ی...}

^{کربلای منا (1395/10/13)} _{آن ها که فغان های شما را نشنیدند

هیهات من الذلّه ما را نشنیدند

آن ها نه فقط بانگ اناالحقّ شما را

آیات اناالحقّ خدا...}

^{شمر عاشق (1395/10/13)} _{پیرزن به پایش افتاد که «نزن، تو را به حضرت عباس، نزن» مانده بود چه کار کند. اگر شمشیرش را فرود می آورد، چه می...}

^{مسیحا، گل ها و کودکان (1395/10/13)} _{چه گل ها که بر سر شما نزدیم

                             مثلاً همین دیروز

                             بین دو کفّ العبّاس

                            (شمال و جنوب)

                            عملیات انتحاری شد...}