طریق الحسین

بسم اللّه

فارسی العربیة English

ورود ثبت نام

پنجشنبه 5 تیر 1404

فیلتر

همه شعر داستان کوتاه سفرنامه/خاطره

آخرین ارسال توسط کاربران ارسال شده توسط مدیریت پرتال برگزیدگان دوره قبل سوگواره محبوب ترین ها

^{راه پله (1395/09/15)} _{اوست عزّت دهنده

«راه پله»

حال و هوای برنامه کلاً تغییر کرده بود،حتی پوشش مجری هم چیزی نبود که هر شب با آن اجرا...}

^{مشق نوكرى (1395/09/15)} _{شعر١

#پياده_روى_اربعين_حسينى

عاشق اگر به شوق تو پرواز مى كند
احساس خويش را به تو ابراز مى كند

مُهرِ "زيارت" است كليدى كه عاقبت...}

^{هفتادو و دو اسماعیل (1395/09/15)} _{هفتادو و دو تن بودند ...

هفتادو و دو ابراهیم، هفتادو و دو اسماعیل، هفتادو و دو اصغر، هفتادو و دو اکبر، هفتادو و دو...}

^{تابلوی عشق (1395/09/15)} _{دل است همچو حسين و فراق همچو يزيد

شهيد گشته دو صد ره به دشت کرب و بلا

از میلاد رویایی و به یاد ماندنی...}

^{هلابیکم یا زوار/سفرنامه «گذرگاه بهشت» (1395/09/14)} _{یک بار دیگر مغناطیس عظیم اربعین حسینی همه عشاق را به سمت حسین بن علی(علیه‌السلام) کشاند و مسیرهای پیاده روی نجف تا کربلا همچون رودی...}

^{دلی که جا ماند (1395/09/14)} _{وضع مالی خوبی نداشت.بعد از سالها بی پولی و مشکلات، خدا توفیقی به او داد و خرجی سفری جور شد تا راهی حرم حضرت حسین...}

^{شعر با نام اربعین (1395/09/14)} _{اربعین به یاد حرم

با پرچمی بر دوشمان برویم تا...}

^{خوشبخت ترین جاده دنیا (1395/09/14)} _{خوشبخت ترین جاده دنیا
بعداز ظهر اربعین است و من تنها جامانده و بی توفیق ترین عضو تیم #هلال_احمر هستم که نه زائر پدر شده...}

^{تا حسین (1395/09/13)} _{به نام خدا

آنجا کجاست؟

که همه غرق می‌شوند.

مسیرها بند می‌آیند و هم‌رنگ می‌شوند.}

^{خاطرات کودکی (1395/09/12)} _{دوستان که جای خود حتّی به فکر دشمن است
کمترین لطفش به دشمن دادنِ پیراهن است

از همان شب که چراغ خیمه را خاموش کرد...}

^{هلابیکم... (1395/09/12)} _{ما قدرت پرواز هم داریم
هرچند درگیر زمین هستیم
پای پیاده عشق می چسبد
چشم انتظار اربعین هستیم

مارا نمک گیر خودش کرده ست
این...}

^{از قطره تا دریا (1395/09/12)} _{ترانه ی عشق..

قدم بردار و راهی شو
بزار تو کوله دنیاتو
بیا ای قطره پیدا کن
از اینجا راهِ دریاتو

خودم دیدم...}

^{شورشیرین (1395/09/12)} _{به یاد پیاده روی ناب اربعین...

اهلِ ادَب میسازَد عشقَش بی ادَب هارا
اینجا تَماشا کُن شُکوهِ تاب و تَب ها را

شورِ حُسینی...}

^{خیمه عزا (1395/09/12)} _{دل سیاه من و خیمه ی سیاه عزا /
خودش نشانه ی عشق است بین ما و شما/

بضاعت من و امثال من همیشه کم...}

^{فرج فردا (1395/09/12)} _{ما گریه کنان پسر زهراییم/
هر چند که قطره ایم در دریاییم/

ما شور حسینی همه در سر داریم/
با ذکر حسین ابن علی شیداییم/...}

^{دهه عشق (1395/09/12)} _{هر روز غمی روی غم آمد /
صد ناله ز سمت حرم آمد /

در این دهه ی عشق خدایا/
خون هست اگر اشک کم...}

^{حنجری از حریر (1395/09/12)} _{هر کس شنید روضه او را اسیر شد/
درگیر و دار گریه بر او پیر پیر شد/

طفل رباب، ناله ارباب را شنید/
آن لحظه...}

^{اینها همه زیباست (1395/09/12)} _{زمان سخن از قحطی آب و سخن از طفل رباب و سخن از قلب کباب و پدری در تب و تاب و سخن از کشف...}

^{حریت (1395/09/12)} _{نباید از در این خانه نا امید شویم /
دعا کنید نمیریم تا شهید شویم /

اگرچه ماه محرم شروع یک سال است /
چطور...}

^{کربلانامه (1395/09/12)} _{حسین آن سرو بی سر سرور ماست
و سر مستی ما عشق آقاست

عبادت نی فقط صوم و صلات است
گهی نوشیدن این جام صهباست...}