بسم اللّه
1 May 2024
general.type-literature
للبرکه زائر للبرکه زائر کم کم هوا داشت تاریک می شد و بیشتر زائران هم دنبال مکانی برای استراحت صدای دعوت موکب... یا غیاث المستغیثین حرف حق بسیار اما شهد صبری در سبویش چون پدر خاری به چشم واستخوانی در گلویش از همان روز نخست... کم تر از چهارپایه با لباس خاکی اش کنار موکبی ایستاده بود. به گمانم 80-70 سالش بود‘ شاید هم بیشتر. به سیل خروشان جمعیت... طلايه دار کربلا نرفته ها بسم الرب الحسين مگه ميشه فراموش کرد جاموندن رو....اربعين امسال با اربعين هاي گذشته برام فرق داشت، از اربعين گذشته... «انا حمارک» به او نگاه کرد و با صدایی رسا گفت: «هله، هله بیک یا زایر، انا حمارک.» زائر ایرانی  - با این... دستمال اشک دستمال اشک من مارال هستم . دریک خانواده ارمنی بزرگ شدم . نام شوهرم عباس است. پدر و مادر عباس... غزل سرخ « غزل سرخ »   .... و خدا خواست که تنهایی تو کم بشود هر چه بید است به پای... بزرگ مرد «بزرگ مرد»   سال هاست شعرهایم از ترنم بهار خالی اند. سوگوار لحظه های سرد. همردیف درد. همنشین خشک سالی... بغض سرخ انار                 «بغض سرخ انار...»   زخم تان اتّفاق سردي بود، روح خورشيد شرمسار... چراغ زینبیه             « چراغ زينبيه»   چه تكليف ها كه مشق مي شوند از زبان تو بر ديواره ي... داغی که هنوز تازه است                                             «داغي كه هنوز تازه است»     عاشوراست تمام مرثيه هاي جهان رديف مي شوند و خيمه ها سرخي... مبادا تصویر ماه خط بخورد   «مبادا! تصوير ماه خط بخورد»     تقديم به سالار شهيدان چقدر قلم بيراهه برود؟!   هيچ واژه اي... غروب عاشورا « غروب عاشورا » روزگار غريبي ست! دور از چشم تان! جنگ را وارونه توجيه مي كنند... ما فرزندان خوبي... مادر می گفت ابوالفضل   تقديم به الگوي ايثار و ايستادگي «مادر مي گفت ابوالفضلي باش...»       خفّاش ها، به بن بست... شبیه مریم بود «شبیه مریم بود» ... چقدر عهد تو با آفتاب محکم بود! اگر چه شهر دلت، کوچه کوچه اش غم بود... کامل ترین حماسه تاریخ * کامل ترین حماسه ی تاریخ                                                   افتاده روی خاک درخت تناوری جنگل کبود می زند از داغ دیگری در... یک کاروان اندوه       «یک کاروان اندوه»   درکربلا،دیدم تورا،آسیمه سر بودی همراه باخورشید،در خود شعله ور بودی آورده بودی با... من تو را درک می کنم بانو من تو را درك مي كنم بانو داري از خيمه مي زني بيرون مثل خورشيد شعله ور شده اي من... لطف بی کران حسین لطف بي كران حسين چقدر مانده به دريا، به آستان حسين پر از طراوت عشق است آسمان حسين بگو كه... با نام علی رفت به میدان... سبزترين خواب زمان قومي كه شكستند قدِ سروِ پدر  را آخر به سرِ نيزه كشاندند پسر را با كودك شش...