شبیه مریم بود
1 Jan 2016
«شبیه مریم بود»
... چقدر عهد تو با آفتاب محکم بود!
اگر چه شهر دلت، کوچه کوچه اش غم بود
به کربلا که رسیدی، بساطی از اندوه
برای ساحت بارانی ات فراهم بود
برادری که به شش ماهگی کبوتر شد.
شکست نخل بلندی که با تو همدم بود
شبیه قامت مردانه ی علی اکبر(ع)
میان ایل شما یا نبود یا کم بود!
کنار خانه ی گل، در بقیع،چندین فصل
عمیق زخم تو را، آفتاب مرهم بود...
£££
به سایه روشن ذهنش حسین(ع) را می دید
تمام واقعه در چشم او مجسّم بود!
پدر چقدر به گلدخترش ارادت داشت
که او شبیه، به بانوی هر دو عالم بود!
پدر، امانت خود را سپرده بود به او
کسی که با حرم آفتاب مَحرَم بود
زنی ، که دیده به نیزه سر مسیحا را،
به سر نوشت، چقدر او شبیه مریم بود!
به یاد همسر جانباز خود که می افتاد
به روی بوم دلش نقشی از محرّم بود
کشانده بود خودش را به قتلگاه انگار،
مدینه در نظرش کربلای ماتم بود
غمی به هیئت یک کوه می وزید آن روز
که هولناک تر از اتفاقِ در بم بود
مباد دست و دل او به لرزه می افتاد
نماد صبر برای تمام عالم بود!
£££
برای عرض ارادت سروده ام، هر چند
شکوه درد تو را، شعرهای من کم بود.
general.info-qr | |
Title | شبیه مریم بود |
Author | خدابخش صفادلی |
Post on | 1395/10/12 |
general.info-tags | #طریق_الحسین |
Comments