بسم اللّه
29 Mar 2024

للبرکه زائر

‎31 Dec 2016

للبرکه زائر

کم کم هوا داشت تاریک می شد و بیشتر زائران هم دنبال مکانی برای استراحت

صدای دعوت موکب داران و میزبانان بلند شده بود و هر کدام گویی قصد ربودن گوی سبقت را از دیگری داشتند

با اصرار و الحاح تلاش می کردند تا بتوانند افتخار میزبانی زائران حسین ( ع) را پیدا کنند

***

به همراه دوستان گرم صحبت به مسیر ادامه دادیم که متوجه حضور دو مرد تنومند عراقی شدم که بسمتمان می آمدند

با حجب و حیای خاصی که با تواضع آمیخته شده بود سلام و علیک گرمی کردند و یکی از مردان کمی به عقب رفت و با نگاه ملتمسش، خیره به همراهش که حالا از ما دعوت می کرد، شد.

مرد جلویی با احترام، با اشاره به دوستش که حالا مثل کودکی در انتظار پاداش به ما زل زده بود، گفت: "شیوخ این دوست من درخواست می کند که امشب میزبان شما باشد و منت سرش بگذارید و شب را در منزل او استراحت کنید".

مرد که انگار متوجه تردید ما شده بود ادامه داد: "شیوخ همه چیز فراهم است، اینترنت، حمام و غذا و... لطف کنید و ما را مفتخر کنید".

مرد صاحبخانه که انگاری خود را لایق درخواست از زائران حسین(ع) نمی دانست با غربت غریبی به لب های ما خیره شده بود و با چشمانی پر از اشک به گفتگوی ما و دوستش ساکت و مشتاق گوش می داد.

مرد صاحبخانه که حالا انگار صبرش تمام شده بود با صدایی پر از التماس به حرف آمد و گفت:" شیوخ  یک هفته است که خانه ام را ساخته ام، خواهش می کنم که امشب را منت سرم بگذارید و بخاطر امام حسین(ع) خانه ام را متبرک کنید."

صاحبخانه که حالا انگاری وجودش با تردید ما در حال مرگ بود با التماسی که پر از ترس عدم اجابت ما بود ادامه داد: للبرکه زائر، خاطر الحسین(فقط برای برکت و تبرک! زائر، بخاطر امام حسین(ع) قبول کنید)!


Comments