بسم اللّه
شنبه 15 اردیبهشت 1403
متن ادبی
خاطره اربعین خاطره سفر اربعین چند سالی بود که حسرت اربعین را داشتم، گم شده داشتم، نمیدانم چه؟ ولی آشکار بود سرشار... اربعین حسینی محور اتحاد جهانیان گاهی که به زیارت بارگاه پاک و نورانی حضرت سیدالشهدا _علیه السلام_ مشرف می شدم ‘ پس از زیارت به تماشای دریای... حسرت نرگس ربيعي کاشانکى حسرت جا مانده ام ....من... در شلوغي هاي شهر در دل آلودگي در غروب جمعه ها حسرتم... آغوش محبت آغوش محبت از زائران حسینی کاروان انجمن اربعین حسینی اروپا بود، مرد میانسالی که سال ها بود مقیم بلژیک شده... شیخ! وای فای مجانا شیخ! وای فای مجانا هوا رو به تارکی می رود و دعوت های موکب داران برای استراحت و خواب صمیمانه... للبرکه زائر للبرکه زائر کم کم هوا داشت تاریک می شد و بیشتر زائران هم دنبال مکانی برای استراحت صدای دعوت موکب... طلايه دار کربلا نرفته ها بسم الرب الحسين مگه ميشه فراموش کرد جاموندن رو....اربعين امسال با اربعين هاي گذشته برام فرق داشت، از اربعين گذشته... دستمال اشک دستمال اشک من مارال هستم . دریک خانواده ارمنی بزرگ شدم . نام شوهرم عباس است. پدر و مادر عباس... انفجار باسمه تعالی   #انفجار   راننده ناگهان کنار جاده پمپ بنزینی دید،سرعت را کم کرد و آرام وارد پمپ بنزین... پیاده (پیاده) نگاه کردم ودیدم به جاده آمده ام دلم کشاند مرا,بی اراده آمده ام   سراب نیست, شراب است آن... آن دو آن دو مدت ها بود که آنها را جایی مخفی کرده بودم و فقط هر از چند گاهی نگاهشان می... گل های عاشورا خاموش مانده است به چون و چرا، چراغ در حیرت است از پس این ماجرا، چراغ خاموش مانده است چراغ... گل های سجاده یک حور گرفته بود عمّامه ی تو، یک حور گرفته بود لبّاده ی تو جبریل قدح به دست می گشت... مسیحا، گل ها و کودکان چه گل ها که بر سر شما نزدیم                              مثلاً همین دیروز                              بین دو کفّ العبّاس                             (شمال و... مثل یک رویا مثل یک رویا سفرنامه   به جای مقدمه وقتی بچه‌ها پیام می‌دهند که قرار است قبل از حرکت، در کنار... بی مرز مهران سخت است باور کرد، ما را کرده راهی  سمت حرم،تا کربلا دستی الهی امروز باید اربعین با زائران بود از... حلّه جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود کفشان من چون پلک ها دائم کند بر او سجود چلّه نشینی... حلّه جلوه نمایی میکند خونین سری بر هر عمود کفشان من چون پلک ها دائم کند بر او سجود چلّه نشینی... خجالت ها من آن مورم که بی تحفه، به راهت می گذارم پا عجب موری،عجب باری،که دیگر او ندارد نا   که... کودک جنوب اثر اول : (كودك جنوب) من هستم            من                  روح جنوب                                سوختة آفتاب صداي طبل وشيپوررا كه ميزنند...