بسم اللّه
یکشنبه 4 آذر 1403

اربعین حسینی محور اتحاد جهانیان

1395/10/08

گاهی که به زیارت بارگاه پاک و نورانی حضرت سیدالشهدا _علیه السلام_ مشرف می شدم ‘ پس از زیارت به تماشای دریای خروشان عاشقان و دل سوختگان اهل بیت عصمت و طهارت _علیهم السلام_ می نشستم که در قالب هیئت های عزاداری خود را به کربلا رسانده بودند.

تماشای دسته های سوگواری با شیوه های متفاوت عزاداری و نیز ملیت های گوناگون ‘ به راستی دل را جلا می بخشد ; عزاداران ایرانی‘ عراقی‘ پاکستانی‘ کویتی‘ افغانستانی‘ سوری‘ اذربایجانی‘ ارمنستانی‘ لبنانی‘ هندی‘ ازبکستانی‘ عربستانی‘ چینی‘ انگلیسی‘ سوئدی‘ المانی‘ کره ای و… همگی امده بودند.

اری‘ همگی امده بودند تا به بانویی قد خمیده تسلیت گویند که شبهای جمعه زائر ان تربت بی همتا می باشد.

شب اربعین بود قدم زنان محو تماشای دلداگی دلباختگان حسینی بودم که به خیابان باب القبله ی حسینی رسیدم. ان گاه برای خواندن نماز مغرب و عشا به موکبی رفتم(موکب جنات الخلود. با مدیریت جناب اقای مشرق الرماحی) که مرتب‘ عطراگین و زیبا بود. خود را برای نماز اماده نمودم که رهبر ازادگان جهان پیرامون ان فرموده اند: « من نماز را دوست دارم » (اللهوف. سیدبن طاووس. ص89. تهران. چ جهان(اول). 1348ش)

این لحظه های زندگی _ که هرگز نمی توان ان را با هیچ زمان دیگری مقایسه کرد _ خاطراتی فراموش نشدنی برای زائر به ارمغان می اورد.

پس از نماز _ در همان موکب _ با یک روحانی پاکستانی سخن گفتم. او ساکن شهر مقدس قم بود ولی به سختی با زبان فارسی سخن می گفت. دستانش را بر روی عصایش گرفته بود و می گفت:

« من در قم برای زیارت حضرت معصومه _سلام الله علیها_ سوار تاکسی می شوم و به سختی به زیارت می روم‘ اما _ خدا را شکر _ نیمی از راه نجف تا کربلا را پیاده امده ام و به هیچ وجه احساس خستگی نمی کنم و مشکلی ندارم. » سپس به من لبخندی زد و در حالی که بغضی در گلو داشت ادامه داد: « این عنایت اربابم حضرت اباعبدالله _علیه السلام_ است… »

در همان جا با یکی از مدافعان حرم (جناب اقای موسوی) گفت وگو کردم که از اتباع افغانستان بود و خود را از میدان نبرد با داعشی ها _ در سوریه _ به این جا رسانده بود.

او جوانی مومن‘ خوش اخلاق‘ با ادب و خوش سیما بود. برایم از دشواری های شیرین نبرد با تکفیری ها می گفت و از دوستان هم رزم و شهیدش.

شهیدانی که با پیروی از اربابشان دل از بند تعلق ها رهانیدند و گامهایشان را در راهی قرار دادند که ره عشق است و عاشقی کردن; انان رفتند تا این پیام را به ما برسانند:

« هر چند که در کربلا و کوفه و شام نبودیم تا به یاری خواهر مولایمان‘ صدیقه ی صغری و زینب کبری _سلام الله علیها_ بشتابیم اما اکنون برای جان سپاری در راه دفاع از حریمش می شتابیم تا نشان دهیم که در این دنیای پر از غبار و تاریکی‘ هنوز هم کسانی هستند که در دلشان از نور محبت خاندان پیامبر مهربانی ها _صلی الله علیه و اله_ بهره ای دارند. »

اربعین حسینی جاذبه و مغناطیسی دارد که همه عشاق را از سراسر کره خاکی گرد هم می اورد‘ برخی را با چشم سر و برخی را با چشم دل.


اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثراربعین حسینی محور اتحاد جهانیان
هنرمندمحمد مهدی حاج شریفی
ارسال شده در1395/10/08
تگ ها #اربعین_95 حضور_ملیت_ها_و_مذاهب اقامه_نماز حواشی_جذاب_اربعین_حسینی

نظرات

عادل (1395/10/26) متن عميق و با احساسي است ،
گويي ما نيز همراه شما بوديم .
خوشا به سعادتتان
غلام الحسنین(جواهری) (1395/10/12) احسنت. واقع . کیف کردیم. این متن واقعا مارو باخودش یک بار دیگه همراه کرد. و به کربلا برد
متنی دل نشین وگوارا دل مارو جلا داد
اجرتان با رقیه بنت الحسین
حامد خمسه..همسفر نجف (1395/10/12) با عرض سلام..با اشک دیده و دل پراز عشق به حسین این مطلب رو خوندم..عالی بود..من چهار اسفند دوباره راهی کربلا هستم.در قرعه کشی برنده شدم...فقط میتونم بگم :این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست...
سید مرتضی (1395/10/11) خیلی جالب بود مخصوصا واسه ما که نرفتیم خیلی حسرت باره

از توضیح خوبتون و صحنه سازی های مناسبتون تشکر میکنم
صالحی (1395/10/10) السلام علیک یااباعبدالله
متن زیبایی بود،حال وهوای سفراربعین رابرایم زنده کرد،مخصوصا قسمت "شب جمعه کربلا"و"بانوی قدخمیده"اشکم رادرآورد.ان شاءالله روزی همه عاشقانشون بشه.موفق وپایدارباشید.
بهزاد 7 (1395/10/10) بسیار زیبا و تاثیر گزار بود
ابوالفضل حاجی بابائی (1395/10/09) very good
بهزاد (1395/10/09) متن بسیار زیبا و تاثیر گزار بود
با تشکر از نویسنده این متن