گل های سجاده
1395/10/13
یک حور گرفته بود عمّامه ی تو، یک حور گرفته بود لبّاده ی تو
جبریل قدح به دست می گشت پِیَت، در فوج فرشتگان دلداده ی تو
می گشت پِیَت مگر که مرهم باشی بر زخمی بال های سنگ آجینش
می گشت پیَت مگر به دستش بدهند، یک جرعه مقرّبین هم باده ی تو
از زیر عبات، استخوان های سلوک، بیرون زده بود از تن نازکِ گل
جبریل یواش بال خود را انداخت بر روی عبای نازکِ ساده ی تو
مستی مستی دوباره مستی مستی، مستِ مستی تو تمام هستی
در سجده که می شدی، عرق می کردند گل های محمّدیِ سجّاده ی تو
***
وقتی پدرت شاه شهیدان بوده است، باید که تو شاه پاکبازان باشی
شاهی که تو باشی نه عجب باشد که بشکافد هر چه علم، شهزاده ی تو...
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | گل های سجاده |
هنرمند | مصطفی توفیقی |
ارسال شده در | 1395/10/13 |
تگ ها | #طریق_الحسین #اربعین_95 |
نظرات