^{خیمه عزا} _{دل   سیاه    من   و   خیمه ی سیاه عزا / خودش نشانه ی عشق است بین ما و شما/ بضاعت من...} ^{شورشیرین} _{به یاد پیاده روی ناب اربعین...   اهلِ ادَب میسازَد عشقَش بی ادَب هارا اینجا تَماشا کُن شُکوهِ تاب و...} ^{از قطره تا دریا} _{ترانه ی عشق..     قدم بردار و راهی شو بزار تو کوله دنیاتو بیا ای قطره پیدا کن از...} ^{هلابیکم...} _{ما قدرت پرواز هم داریم هرچند درگیر زمین هستیم پای پیاده عشق می چسبد چشم انتظار اربعین هستیم مارا نمک...} ^{خاطرات کودکی} _{دوستان که جای خود حتّی به فکر دشمن است کمترین لطفش به دشمن دادنِ پیراهن است از همان شب که...} ^{تا حسین} _{به نام خدا آنجا کجاست؟ که همه غرق می‌شوند. مسیرها بند می‌آیند و هم‌رنگ می‌شوند.} ^{خوشبخت ترین جاده دنیا} _{خوشبخت ترین جاده دنیا بعداز ظهر اربعین است و من تنها جامانده و بی توفیق ترین عضو تیم #هلال_احمر هستم...} ^{شعر با نام اربعین} _{اربعین به یاد حرم                                با...} ^{هلابیکم یا زوار/سفرنامه «گذرگاه بهشت»} _{یک بار دیگر مغناطیس عظیم اربعین حسینی همه عشاق را به سمت حسین بن علی(علیه‌السلام) کشاند و مسیرهای پیاده روی...} ^{مشق نوكرى} _{شعر١ #پياده_روى_اربعين_حسينى   عاشق اگر به شوق تو پرواز مى كند احساس خويش را به تو ابراز مى كند مُهرِ...} ^{کنار قدم های جابر} _{مسافر مسافر مسافر هزاران هزاران مسافر عجب تاولی! کار عشق است جواهر جواهر جواهر بده باده ای تازه ساقی! از...} ^{دعوتنامه من} _{همه می گفتند  کربلا دعوتیه! گفتم خوب کی دعوتنامه را میده؟ گفتند آقا امام رضا دعوتنامه رو مینویسه ! یه...} ^{دستم را بگیر} _{چند سالی بود که می اومدم . تمام تلاشم این بود که هر شب لاقل به سخنرانی برسم.بعضی وقت ها می...} ^راهی _{راهـی (اربعین 1395) به نام خداوند بخشنده بخشاینده دکتر علی شریعتی: "حسین(ع) یک درس بزرگتر از شهادتش به ما داده...} ^{در جستجوی حقیقت} _{من جوان بودم و دنبال خدا می گشتم در پی حق و حقیقت بخدا می‌گشتم در مسیری که خدا جاذبه...} ^{نذر شهیدان کربلا} _{(1) هرروز اگرگذشت...ماتم بوده درسینه؛غم شمافراهم بوده هرروزولی گذشت...باداغ شما هرماه برای ما؛محرم بوده    (2) این گریه ولی توان...} ^{عشق خورشید} _{خورشید سوزان تر از همیشه شده ... همه هدفشان یک چیز است و تا به مقصدشان نرسند آرام نمیگیرند ......} ^{نایب الزیاره} _{نایب الزیاره    شانس آورده ام که  نیروی تحت امرش نیستم وگرنه معلوم نبود چه از من می ماند.این مرد...} ^{خاطره ی پیاده روی اربعین 1395} _{همیشه آرزو داشتم روزی زائر کربلا شوم ، اما اینکه چطور راهی این سفر می شوم را هرگز در ذهنم...} ^{پای برهنه} _{داستانک - پای برهنه از زیارت حرم قمربنی هاشم.ع. برمی گشتیم. برای نماز وارد یک حسینیه شدیم. نماز را به...}