بسم اللّه
شنبه 15 اردیبهشت 1403
متن ادبی
نخلاب نخلاب شهر را رنگ کرده‌ایم، به رنگ خاکستری. حتی برگ‌های درختان نیز خاکستری‌اند. تهران آلوده است. چشم چشم را نمی‌بیند.... اربعین از آسمان پرسیدم حسین کیست؟ گفت وسیع تر از من است از کوه پرسیدم زینب کیست؟ مقاومتر از من است.... اربعین عشق                        اربعین عشق اربعین عشق امد عاشقان راهی شوید راهی... پنج امپراطور در طریق کربلا ! متن یه سفرنامه طولانیه که مخاطب ویژه داره ، یعنی تمام جملات خطاب به همسرم که همراه من و پسر... نذر به نام خدا نذر - حاج خانوم خدا صبرت بده - خدا بیامرزدش - ان شا الله غم آخرتون باشه... اربعین همین امسال.... غرق اشکم سرور می خواهم از تو یک جرعه نور می خواهم فرصت یک حضور می خواهم اسم و رمز... آرامش   از شلوغی های مرز مهران که گذشت، خودش هم باورش نمی شد که وارد سرزمین عراق شده است. او... درس ها و عبرت هاي عاشورا بی شمار است عبرت های عاشورا بی شمار است حجت الاسلام محمد ادریسی: عبرت‌ها در پشت پدیده‌ها و حادثه‌ها کمین کرده‌اند تا آدمی... رسیدن به کربلا بسم الله الرحمان الرحیم انگار که غم به روی غم ریخته است در سینه ی من غم حرم ریخته است... تطهیر النفوس بسم الله الرحمان الرحیم تا قبل رسیدنم، به غم پاکم کن هر قدر که آلوده دلم پاکم کن هل تأذن... شهر زیبا شهرزیبا سید جلال سیادت دو روز مانده بود به اربعین. حوالی عصر با تاکسی از آریاشهر به سمت شهرزیبا می‌رفتم.... دلنوشته اربعین اربعین... سفری از جنس عشق... سفری از جنس دعوت... سفری با دعوت شدگانی از کوچک و بزرگ،پیر و جوان،سیاه و... 1080، خاطره ای که به کریمه اهل بیت بدهکارم. ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده.... مسیرش نه جاده به جاده طی می‌شود که باید پله، پله آسمان... تنهایی تنهایی تلفنی‌ست که زنگ می‌زند مُدام  صدای غریبه‌ای‌ست که سراغِ دیگری را می‌گیرد از تو ‌شنبه‌ی سوت‌وکوری‌ست که آسمانِ ابری‌اش... کاروان عشق کاروان عشق    کاروان پشت کاروان می رفت مرد، زن، کودک و جوان می رفت یک نفر داشت پرچمی خونرنگ... الو! شاه علقمه الو! شاه علقمه    الو! کربلا؟ وصل کن علقمه بگویم به ارباب: حال شما؟ سلام ای که سقایی و خضر... کاروان عشاق کاروان عشاق   «به یاد کربلا دل ها غمین است  دلا خون گریه کن ؛چون اربعین است» * همه عالم... عشق عشق    امروز فهمیدم که  همه ی عشق های دنیا یعنی کشک! من  امروز عشق را در موکب های عراقی... خادم الزینب(س) باسمه تعالی   خادم الزینب(س) به تیرک چادر تکیه زد و با شال عربی، عرق صورتش را پاک کرد. سری... تکرار تلخ دمپایی هایم را پا کردم و طبق روز های قبل به کارم مشغول شدم.با بی حوصلگی قابلمه را را برداشتم...