^{حضرت ابوالفضل} _{اذان صُبح پنهان بود خشمی شعله‌ور در تو زبانه می­کشید آن دشت، آن صحرا، سحر در تو   علمداری که...} ^{پیاده روی اربعین} _{بسم الله الرحمن الرحیم اللهم ارزقنا زیاره الحسین   می شود فاطمه پریشانش می رسد دست او به دامانش می...} ^{روایت جاماندگان : «آقای من ! جا مانده ام ، با پای دل آمده ام.....»} _{بسم الله الرحمن الرحیم روایت جاماندگان : «آقای من ! جا مانده ام ، با پای دل آمده ام.....» سلام...} ^{نام آشنای حسین(خادم الحسین)} _{نزدیکیای عمود 200 بود که احساس کردم دیگه نمیتونم راه برم پاهام درد میکرد و دلم میخواست یه جایی برای...} ^{دل بزرگ} _{یا رب الحسین(ع)   دوباره اربعین شد خیلی مسافر دارم توی دلم این روزا هزار تا زایر دارم   هرچی...} ^{پیاده روی کربلا} _{دوباره باز دلم هوایی شده بود انگار  داشتم برای یه پرواز اماده میشدم از سال قبل گذرنامه داشتم خدا خدا...} ^{چکه چکه از اربعین} _{عمود 403 حاج اقا ایستاده برای مردم سخن می گفت. در حینی که رد میشدم شنیدم که از حضرت صادق...} ^تحفه _{میان معرکه با خویش گرم  جولان است پیاده است ولی تکسوار میدان است   پیاده است و علیرغم زخم پاهایش...} ^{سفر اربعین} _{امسـال هـم قسـمت نشـد تا اربـعینــت ، باکــاروان عشـق در محــشـر بــیـایـم باید چـقدر ایـن داغ را در دل گدازم ، تا...} ^{اربعین در کربلا} _{اربعین در کربلا به به امسال اربعین در کربلا دیو حیران شد از الطافِ خدا عمقِ ظلمت نورباران شد ،شکست...} ^{تذکره ی کربلا} _{کاش می شد بنویسم که حلالم بکنید ننویسم رفقا فکر به حالم بکنید کاش آن روز که روزی مرا می...} ^{درک عشق} _{به نام خدا میخوام یه خاطره واقعی رو صادقانه براتون بگم چند وقت پیش ، رفته بودم دیدن یکی از...} ^{ماندگان همقدم تصویرند}   _{جاده سرشار دل و دلداری است هرطرف می نگری حق جاری است دسته دسته همه گلها رفتند قطره ها ...} ^{ای زائران خسته پیاده خوش آمدید}   _{پیامی از یکی دوستان آمده که هیچ می دانستید در مورد مداحی که ملاباسم کربلایی برای زائران اربعین خوانده...} ^دشداشه _{"دشداشه"   خِرت...خِرت...خِرت... در فاصله ی سکوت بین تمام شدن یک تِرَک تا شروع شدنِ تِرَکِ بعدی فقط صدایِ پایِ...} ^{گاه وصال} _{آنقدر مستم که گر خونم بریزد باک نیست آنقدر بالا شدم دیگر تنم در خاک نیست آنقدر مردم که تا...} ^تحفه _{میان معرکه با خویش گرم  جولان است پیاده است ولی تکسوار میدان است   پیاده است و علیرغم زخم پاهایش...} ^{هوای کربلا} _{بسمه تعالی     نه شعری نه خیالی نه هوای کربلایی دل عاشق چه کند؟ باز نگاهی همه عالم شده...} ^{کبوتر دل} _{بسمه تعالی شب جمعه شد دوباره دل من چه بی قراره واسه ی دیدن خورشید دیگه چاره ای نداره آخه...} ^{خواستار کربلا} _{بسمه تعالی   دل من گرفته باز انگاری کربلا می خواد پیاده سمت حرم به نیت شفا می خواد آقا...}