وضعیت امام سجاد علیه السلام در روز عاشورا چگونه بود و علت عدم شرکت ایشان در جنگ چه بوده است ؟
ـ بيماري امام سجاد يک مصلحت الهي.[1]
عده اي آگاهانه يا نا آگاهانه امام سجاد ـ عليه السلام ـ را فردي بيمار و رنجور و ناتوان تلقي مي کنند اما اين خلاف واقعيت است، امام سجاد در کربلا مدت کوتاهي مريض بودند و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از صحت کامل برخوردار بودند گذشته از اين بايد توجه داشت که امام ـ عليه السلام ـ جسماً مدت کوتاهي بيمار بودند اما روحاً هرگز بيمار نبوده اند و اين سلامت روح است که هرگز از معصوم سلب نمي شود. بيماري جسم براي ساير ائمه بوده است که در طول تاريخ رخ داده است.
پيامد ها و محاسن بيماري امام ـ عليه السلام ـ :
1. بيماري امام ـ عليه السلام ـ باعث شد وظيفه حضور در جهاد از وي سلب شود.
2. حفظ وجود مبارک امام ـ عليه السلام ـ همراه با حفظ مقام امامت ايشان.
3. مأوي و پناهگاهي براي اهل حرم امام حسين ـ عليه السلام ـ .
4. مهمتر از همه رسانيدن پيام عاشورا به گوش ساير مردم و رسوا کردن جنايات يزيد و اطرافيان همداستان او،
امام سجاد ـ عليه السلام ـ توانست گذشته از رسانيدن پيام آزادي و جوانمردي، جامعه شيعه را که در معرض خطر نابودي مي رفت حفظ کند و شاگردان متعددي همچون ابوحمزه ثمالي تربيت و پرورش دهد.
«ابن سعد» همچنين گزارش مي دهد که: پس از کشته شدن حسين بن علي، شمر به سوي علي بن الحسين آمد و او بيمار بود و در بستر خوابيده بود. شمر گفت: اين را بکشيد. يکي از همرهان وي گفت: سبحان الله! آيا جواني را که بيمار است و در جنگ هم شرکت نداشته، بکشيم؟
در اين هنگام «عمر بن سعد» در رسيد و گفت: با اين زنان و اين بيمار کاري نداشته باشيد.[2]
امام سجاد ـ عليه السلام ـ فقط در کربلا بنابر مصلحت الهي مريض بودند.
درباره وضعيت جسماني امام سجاد از زبان امام حسين ـ عليهما السلام ـ بيان شده که:« (روز عاشورا) چون کار بر امام حسين ـ عليه السلام ـ سخت شد و تنهاي تنها مانده، به خيمه فرزندش زين العابدين ـ عليه السلام ـ آمده، او را ديد که بر روي پوست خشني افتاده و زينب ـ سلام الله عليها ـ از او پرستاري مي کند، زين العابدين ـ عليه السلام ـ چون امام ـ عليه السلام ـ را ديد خواست برخيزد و نتوانست، به عمه خود گفت: مرا به سينه خود تکيه ده، اين فرزند رسول خدا ـ عليه السلام ـ است که آمده، امام از حال او جويا شد و او خدا را سپاس گفت؛ سپس عرض کرد: پدر جان: امروز با اين منافقان چه کردي؟ فرمود: فرزندم: شيطان بر ايشان چيره گشته و خدا را از يادشان برده است، جنگ ميان ما و آنان چنان شعله ور شد که زمين از خون ما و ايشان به جوش آمد، امام سجاد ـ عليه السلام ـ از احوال ياران و اصحاب پرسيدند، امام حسين ـ عليه السلام ـ فرمودند: همه کشته و بر روي خاک اند. امام سجاد ـ عليه السلام ـ سخت گريست، سپس به عمه خود زينب فرمود: شمشير و عصايي به من ده، امام ـ عليه السلام ـ فرمود: براي چه مي خواهي؟ عرض کرد: تا بر عصا تکيه کنم و با شمشير، از حريم فرزند رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ پاس دارم که ديگر خيري در زندگي دنيا نيست.
امام ـ عليه السلام ـ او را باز داشته، به سينه چسبانيد و فرمود: فرزندم، تو پاکترين ذريه و برترين عترت مني، تو جانشين من بر اين کودکان و بانواني، ايشان غريب و تنهايند که خواري و يتيمي و شماتت دشمنان و حوادث تلخ روزگار، آنان را فرا گرفته است. هرگاه فريادشان بلند شد آرامشان کن، هرگاه به هراس افتادند، مونسشان باش و با (مهرباني و) سخنان نرم خود، خاطرشان را آسوده ساز، زيرا آنان غير از تو، مرد ديگري ندارند تا به او انس گيرند و غم و غصه هايشان را به او بگويند. » [3]
بيماري امام سجاد ـ عليه السلام ـ بطور موقت در کربلا آنقدر سخت و حاد بوده که از هر نوع فعاليت جسماني و فيزيکي از جمله حضور در ميدان جنگ را از امام ـ عليه السلام ـ سلب نموده، اين همان لطف بي کران الهي است که مکتب اسلام را زنده مي نمايد و منافقين را مثل گذشته مأيوس و نا اميد مي نمايد ...
پس جاي هيچ شک و شبهه اي نيست که بيماري امام ـ عليه السلام ـ به مصلحت و براي حفظ جان امام و حفظ امامت ايشان بوده است.
-------------------------------------------------
[1] پيشوايي ـ مهدي ـ سيره پيشوايان (تاريخ زندگي امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ ) نشر موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ هفتم، قم، 1377.
[2] پيشوايي ـ مهدي ـ سيره پيشوايان ـ (تاريخ زندگي امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ ) نشر: موسسه امام صادق ـ عليه السلام ـ چاپ هفتم ـ قم، 1377 ، به نقل از طبقات ابن سعد.
[3] گروه حديث پژوهشکده باقر العلوم ـ عليه السلام ـ ، شريفي ـ محمود و ديگران، فرهنگ جامع سخنان امام حسين ـ عليه السلام ـ ـ ترجمه موسوعه کلمات الامام الحسين ـ عليه السلام ـ ، چاپ 3، نشر معروف، قم، سال 385.
منبع: مرکز مطالعات و پاسخ گويي به شبهات حوزه علمیه قم
نظرات