بسم اللّه
دوشنبه 31 اردیبهشت 1403

جامانده

1395/09/03
جامانده جاماندم از آن جمع عزادار خدایی مانند کبوتر به قفس وقـت رهایی ما روی زمین سر به هوا بَست نشستیم یاران همه رفتند زمینی و هوایی امسال فقط حسرت و غم قسمت ما شد دلگیرم از اقبال و از این بخت کذایی کار و زن و درس و عدم پول بهانه است باید که ز «توفیق» بپرسیم کجایی؟ یاد سفر قبل بسوزد جگرم را ایوان نجف داشت عجب شور و صفایی بین نجف و کرببلا پای پیاده کردیم برای شهدا نوحه سرایی در میکده با دل نکند جام مِـی ناب کاری که به موکب بکند جرعه ی چایی بر روی لبانم همه جا لفظ حسین است با بردن این نام کنم عقده گشایی بی کِشتی و مصباح محال است که شخصی در ظلمت دریا ببرد راه به جایی ترسم به جنون ختم شود این غم هجران آقا بِـطَـلَـب زود شـوم کربــبلایی
اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثرجامانده
هنرمندمحمد هادی کمالی
ارسال شده در1395/09/03
تگ ها #پیاده_روی_اربعین

نظرات