سربلندان تاریخ
1394/10/30
سربلندان تاریخ
مُهر و سجاده و مادر
اشک و دستان و دعا
و نگاهی نگران تا آن دور
دور ، تا اوج ؛ خدا
روزها هم گویی
بهر تکرار چنین صحنه مکرر شده اند
ولی آیا ، آیا
گر که می دانستند
قاسم و اکبر و عباس به میدان نبرد
دست و پا و سر و جان می بازند
باز هم روی نشان می دادند؟!
من چو گفتم این را
ناله برخاست ز روز
گفت : نه ، نه به خدا ، نه اما
شب هم آن شب نتوانست که زیر غم زینب ماند
گفت ای روز بیا تا شاید
گاه این غصه به آخر آید
آمدم آن روز ، اما افسوس !
شاهد تلخ ترین ، سخت ترین کوچ جهان گردیدم
وه ، چه رنجی دیدم !
من هم آن روز شکستم چون شب
تیرگی قسمت او گشت و نصیب من تب
سربلندی اما ، زنده شد با زینب
با حسین و عباس
قاسم و عون و وهب
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | سربلندان تاریخ |
هنرمند | فاطمه عبودی زاده |
ارسال شده در | 1394/10/30 |
تگ ها |
نظرات