^{نذر شهیدان کربلا} _{(1) هرروز اگرگذشت...ماتم بوده درسینه؛غم شمافراهم بوده هرروزولی گذشت...باداغ شما هرماه برای ما؛محرم بوده    (2) این گریه ولی توان...} ^{تقدیم به حضرت زینب(س)} _{به آستان خطبه خوان دلیرکربلا-حضرت زینب(س)- برروی سردنیزه هاآورده این سررا این سر؛همین صدپاره ی درخون شناوررا بایدببینی باغ سرسبزی...} ^{به آستان حضرت عباس(ع)} _{نذر:حضرت عباس(ع)    یک کهکشان امید در چشمان من می کاشت  دستان سرسبزی که با آئینه نسبت داشت  من بودم...} ^انتظار _{(1) نشد پایان، به جز چشم انتظاری  غم گلدان، به جز چشم انتظاری  برایت هیچ کاری ما نکردیم  من و...} ^{حسین ع درمان هستی} _{لحظه اندوه بود و گمگشتگی . در سینه اش فشاری از ابهامات را تحمل می کرد،سوالاتی که هر لحظه شدیدتر ...} ^{هله بزوار الحسین} _{سفر به کربلا هیچ وقت آرزوی من نبود. به نظرم یک سفر زیارتی می آمد که طبق روایات ثواب زیادی...} ^{زبانحال حضرت زینب به برادرش} _{زبانحال بی بی حضرت زینب (س ) خطاب به برادرشان امام حسین (ع ) در روز اربعین سفر کردم به دنبال...} ^{خواهر ارباب} _{زبانحال حضرت زینب (س ) خطاب به برادرشان امام حسین (ع ) در روز اربعین مانند مادرم چقدر میخوردم زمین...} ^{خاطرات اربعین حضرت زینب} _{از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین       گفت : داداش با سر نیزه تنت را چه...} ^{به فدای خواهری که بخاطر برادرش چه قدر درد و رنج کشید} _{خاطرات حضرت زینب س خطاب به برادرشان در روز اربعین گیرم که نفس می کشی و جان به تنت هست...} ^{خاطره ی پیاده روی اربعین 1395} _{همیشه آرزو داشتم روزی زائر کربلا شوم ، اما اینکه چطور راهی این سفر می شوم را هرگز در ذهنم...} ^{خاطرات اربعین} _{خاطرات حضرت زینب س در اربعین قافله سالار من کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا میگردم تو رو...} ^{خاطرات اربعین} _{خاطرات حضرت زینب س در اربعین قافله سالار من کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا میگردم تو رو...} ^{خاطرات اربعین} _{خاطرات حضرت زینب س در اربعین قافله سالار من کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا میگردم تو رو...} ^{خاطرات حضرت رقیه (س )} _{خاطرات خواهری          خاطرات دختری غمدیده خطاب به بابا ای سر بریده که از من بریدی لب...} ^{خاطرات حضرت رقیه (س )}           _{خاطرات دختری غمدیده خطاب به بابا ای سر بریده که از من بریدی لب واکن...} ^{حسین جان عزیز خواهر} _{خاطرات خواهری غمگین یک زن تنها و این همه لشگر حنجر شاه و ضربه ی خنجر نشسته روی سینه ی...} ^{خاطرات حضرت زینب س در سفر کربلا و اربعین} _{خاطرات اربعین یه عاشق یه معشوق ، دو تا کربلایی یه خواهر که خیلی ،صبوره خدایی امان از جدایی صورت بچه...} ^{غم های حضرت زینب س} _{شهادت خانم حضرت زینب به یاد خاطرات اربعین و کربلا بی کفن کربلا ، وای حسینم ، حسین مگر به...} ^{احرام خونین} _{احرام خونین ملقمه رذالت و جهالت بنی امیه به دیگ حماقت کوفیان گندابی شد که انسان را و تاریخ را...}