بسم اللّه
شنبه 29 اردیبهشت 1403

اربعین کاروان

1395/10/16

به شام غربت، به غربت شام، رسید چون آفتاب زینب

برای زن های در اسارت، نقاب زینب، حجاب زینب

 

حیای زهرا ، صدای حیدر، کنار عطر خوش پیمبر

خطابه خوانان به صف نشستند، رسید صاحب خطاب، زینب

 

به مجلس تشت نی پریشان، کنار سر های قوم و خویشان

گناهکاران ننگ بر دوش! چه گفت غیر از صواب زینب؟

 

به اربعین سیاه پوشان، صدای باران مستمر بود

به آب زمزم رسید آن اشک، نرفت سوی سراب زینب

 

غروب کوفه، غروب مادر ، غروب تنهایی برادر

شب بنی هاشمی نشسته ست، به دیدن ماهتاب، زینب

 

عطش حدیث شجاعت اوست، اسارت او شهادت اوست

که از لب کاروان می آمد، ترانه ی آب آب زینب!

 

علاج تنهایی اسیران، امید دل های گوشه گیران

شبیه کوه ایستاد در باد، میان آن اضطراب زینب

 

چقدر غم دیده در بیابان، چقدر باریده در بیابان

به خاک غربت نشسته باری، نواده ی بوتراب، زینب

 

یزیدیان از سر خجالت، زبان و چشم از حضور بستند

همین که بر منبر روایت، نشست عالی جناب زینب

***

مدافعان حریم عشقیم، مسافر غربت دمشقیم

سوال پشت سوال ماییم، جواب پشت جواب زینب 


اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثراربعین کاروان
هنرمندعلی سلیمانی
ارسال شده در1395/10/16
تگ ها #طریق_الحسین #پیاده_روی_اربعین #اربعین_95 معرفی_جایگاه_امام_حسین(ع)

نظرات