مسیر رحمت
1395/10/15
«بسم رب الحسین»
(مسیر رحمت)
در میانه راه بود که به خود آمد ، من اینجا چه می کنم؟ به کجا می روم؟ باورش نمی شد خود را لایق این مدال نمی دید مدال عشق ابا عبدالله که او را درمیان زائران ، در مسیر پیاده روی اربعین قرار داده بود . درست مثل قطره ای بود در میان سیل جمعیت ، سیلی که می خواست با خروش خود از تباهی ها بگریزد و به اقیانوس برسد . اقیانوسی به وسعت همه خوبی ها ، اقیانوسی به نام کربلا ، همانجا که مقصود تمام دل های مؤمن است. وقتی به چهره زوار در مسیر پیاده روی نگاه می کرد اشک در چشمانش حلقه می زد تا به حال مردم را این گونه ندیده بود انگار دنیایش عوض شده بود دیگر هیچ کس برایش غریبه نبود به همه شان عشق می ورزید و این که این عشق را درآنان هم می دید حالش رابهتر می کرد خصوصاً محبتی که از میزبانان عراقی می دید احساسش را دو چندان کرده بود. با خود می گفت : این فقط رشته عشق حسین(ع) است که توانسته ما را این چنین به هم پیوند دهد در حالیکه دشمن هزاران رشته برای گسستن ما از یکدیگرآماده کرده بود. در همین فکرها بود که پایش خورد به مردی که روی زمین نشسته بود و کفش های زوار را واکس می زد به او گفت: ببخشید برادر تو راآزردم مرد نگاه محبت آمیزی کرد و گفت: قدم های زوار حسین رحمت است ، هیچ کس در دنیا از اینکه به او رحمت و بخششی شود آزرده نمی شود.
کد QR اثر | |
عنوان اثر | مسیر رحمت |
هنرمند | الهه چگینی |
ارسال شده در | 1395/10/15 |
تگ ها | #طریق_الحسین |
نظرات