سعی نوپا
1395/10/15
به شوق طوف مزار بلند بالاها
زدند طایفه ی عاشقان به صحراها
کلیم طُوْر همه پا برهنه می رفتند
به سوی وادی ایمن به سوی لیلاها
شگفت واقعه ای! از تلاش پیر و جوان ...
عقب نماند در آن راه، سعی نوپاها
سفر کدام سفر! کارگاه یک رنگی
میان همهمه گم می شدند پیداها
در آن مسیر در آن شاهراه امن و امان
نبود صحبتی از رازها و رسواها
هر آنچه بود اگر قطره بود دریا بود
شبیه بود به هم قطره ها و دریاها
در آن مسیر به دنبال بال هر زائر
شبیه قافله ای بود روح آباها
در آن مسیر تماشای ماه مشکل بود
که سر به سر همه بودند آسمان ساها
در آن مسیر، زمین- آسمان دیگر بود
که جاده بود چراغان ماه سیماها
طلیعه های سحر، لحظه های ناب نیاز
بلند می شد خیمه به خیمه نجواها
نه هر سحر! سحر آسمان کرب و بلا
نه هر سحر! سحر آسمان رویاها
در این مجال نمی گنجد آنچه من دیدم
در این مجال تماشایی تماشاها
بخوان حماسه ی ایثار میزبانان را
به زیر سایه پر مهر راه پیماها
چه بود قصه ی دریای جمعیت در تشت؟
بسیط گشت زمین و وسیع شد جاها
یقین که زیر زبان مسافران مانده ست
هنوز مزه ی دلچسب ارده خرماها
زبان لال من و جلوه های رنگ به رنگ
چگونه شرح دهم با اشاره ایماها
کد QR اثر | |
عنوان اثر | سعی نوپا |
هنرمند | مهرداد مهرابی |
ارسال شده در | 1395/10/15 |
تگ ها | #طریق_الحسین #پیاده_روی_اربعین حواشی_جذاب_اربعین_حسینی |
نظرات