بسم اللّه
یکشنبه 4 آذر 1403

به یاد سه ساله

1395/09/29
بعد از دو روز پیاده پیاده روی با جمعی از دوستان.رسیدیم به عمود 700. کف پاها بعضی از بچه ها ورم کرده بود ولنگان لنگان راه می رفتند. موج از جمعیت بدون ذره فاصله هم چون سیل در حرکت بودند.ولحظه ی توقف در انها دیده نمی شد. لحظه ی به در خواست یکی از اعضای گروه کنار جاده روی نیمکت نشستیم. همین طور که نشسته بودیم.به جمعیت که از مقابل ما در حرکت بودند،نگاه می کردیم. انگار محشر به پا شده بود.از همه جای دنیا اینجا امده بودند. از هر نژادی اینجا دیده می شد.بدون ذره ی اختلاف برای یک هدف در حرکت بودن. خدایا مگر می شود این همه جمعیت از جاهای مختلف دنیا یک هدف داشته باشن؟؟ بله میشود وقتی هدف رسیدن به سید الاحرار ،سرور ازادگان باشد. کنار خیابان داخل موکب هرکسی به حد توان خود مشغول خدمت رسانی بود. حتی بچه ی کوچکی داخل موکب با ماساژور برقی زائران را ماساژ می داد. بعد از مدتی توقف یکی اقای امد کنار من روی نیمکت نشست،شروع کرد پاهای خودرا ورزش دادن. به من گفت:این طوری مثل من پاهاتو ورزش بده تا درد نگیره. گفتم:حاجی!مگه پاهای من نازک تر از پاهای سه ساله است؟؟ تازه من دو روزه پیاده امده ولی اون چهل شبانه روز. مرا همه خدمت می کنن پذیرایی میکنن.ولی اونو با سنگ وتازیانه می زدن. دیدم اشک در چشمانش حلقه زد. وما هم بلند شدیم به راه مان ادامه دادیم. هلا بیکم یا زوار ابوسجاد.
اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثربه یاد سه ساله
هنرمندعلی احمدی
ارسال شده در1395/09/29
تگ ها #پیاده_روی_اربعین

نظرات