حسین ع درمان هستی
1395/09/18
لحظه اندوه بود و گمگشتگی .
در سینه اش فشاری از ابهامات را تحمل می کرد،سوالاتی که هر لحظه شدیدتر او را هدف می گرفتند تا خود را اثبات کنند و جواب بگیرند،افکارش پرش های بلندی می کرد برای رویارویی با انتهای حیات و می اندیشید به دلیل جهان ! نیستی در هر چیز او را احاطه کرده بود.وقتی به ضعف انسان در طبیعت ماده رسید و داشت تسلیم آفرینش می شد،سخت برآشفت ، اول باورش نمی شد،انگار هر چیزی که اطرافش بود سعی می کرد به او نیروی انکار بدهد،انکار پایان هستی!
به دنبال معنا بود!
اوایل ماه محرم بود.هنگام اذان ظهر ،بر سر سجاده نشست و مرور کرد نماز همیشه در تنگناها نیروی برخاستن به من می بخشد و با نیروی برتر هستی ارتباط برقرار می کنم، نماز ، شکرگزاری و بعد آرامش!
نماز سفارش امام حسین ع!
زمزمه کرد یا اباعبدالله یا اباعبدالله
تکرار کرد دوباره .تنها دستاویزی که داشت حسی سربرآورده از باوری قدیمی ،زمانی ،جایی،در کودکی ، آن لحظه ای که آهنگ نواخته شدن طبل او را لرزانده بود ، و یا شاید تجربه ای نه چندان دور برای خودش و یا آشنایانش،هنگام بیماری جسم و یا مواجه با مسئله ای عاطفی که بالاخره پاسخی مناسب به همه ی آنها داده شده بود !
بله ،صدا کرده بود پاکان را،آبرو داران را !
این نام مقدس و بزرگ در آن لحظات سرگشتگی نور بود، انرژی نجات بخشی که جریان افکار را تسهیل می کرد.
به حسین (ع) فکر کرد ،به رسیدن او به کربلا ، او که می دانست چه در انتظار اوست!ولی هنوز قوی بود ،هدف را می دید ،می دانست چه می خواهد،آنچه او می خواست آگاهی و رشد بود، که همراه با رنج هایش پذیرفته بود .
او هم یک انسان بود و به پایان حیات طبیعی اش رسید ولی بی باکانه و حاضر در هر لحظه برای زندگی کردن ،و زنده نگه داشتن روح خود و بشریت از مرگ!
حالا داشت با خودش فکر می کرد حسین (ع) چه زیبا با من ارتباط برقرار کرده است!عاشورا یک نیم روز نیست کل هستی است و درمان هستی را در خود دارد،بار هستی می کشد!
حضور حسین علیه السلام همیشگی است!انگارهر سال متولد می شود به کودکی ، جوانی و میانسالی اش می رسد ،شهید می شود ولی نمی میرد! در واقع من با حسین هر سال به گونه ای دیگر متولد می شوم.
حسین (ع) خون است گرم ،جاری و پر شور !برای من که خود را از یاد برده ام! او دارد به من می آموزد که زندگی اجبار نیست بلکه یک هدیه است هدیه ای لطیف ،زیبا و لذت بخش بر لبه باریک مرگ! ولی باز هم دوست داشتنی.
با خودش گفت من می خواهم بفهمم چگونه زندگی کنم که هرگز نمیرم حتی زمانی که کره زمین را از طریق تجربه مرگ ترک خواهم کرد!
باید لحظه ها را دریابم و درست انتخاب کنم.، بله این اشاره ی مهم و تاریخی حسین است.
بعد از آن حالات گیجی ، مات و مبهوت بودن ،ترس ،خشم و غم ،اشک ها جاری شدند.
آن فرزند حسین، بنده خدا، اندیشید حسین معجزه درمان است برای همه .او درمان منحصر به فرد برای هر کدام از ما دارد، درست زمانی که به آن نیاز داریم .
امسال حسین برای من حمایت روحی، سازمان دهی افکار،یگانگی با خداوند و نگاه درست به زندگی است.
سلام بر حسین
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | حسین ع درمان هستی |
هنرمند | ندا صافی نهاد |
ارسال شده در | 1395/09/18 |
تگ ها | #طریق_الحسین معرفی_جایگاه_امام_حسین(ع) اقامه_نماز |
نظرات