انتظار
1395/09/18
(1)
نشد پایان، به جز چشم انتظاری
غم گلدان، به جز چشم انتظاری
برایت هیچ کاری ما نکردیم
من و باران، به جز چشم انتظاری
(2)
دوباره یاد ما افتاد باران
چه احوال خوشی را داد باران
چه کاری با دل ما کرده ای تو
الهی! خانه ات آباد! باران!
(3)
بدون بال و پر...هر روز بی تو
فدای چشم تر...هر روز بی تو
برایت مثل باران گریه کردیم
از این هم بیشتر...هر روز بی تو
(4)
شکسته، خسته،...اینجاییم هر روز
اسیر دست غم هاییم...هر روز
کمی فکردل ما باش باران!
بدون تو چه تنهاییم هر روز
(5)
غم و اشک و صبوری، روز جمعه
پر از احساس دوری، روز جمعه
اگر چه خسته ایم، اما دعا کن
بگیرد با تو شوری روز جمعه
(6)
بیایی مهر و آبانی بیاید
برای خانه مهمانی بیاید
دعا کردم سفر پایان بگیرد
بیایی فصل بارانی بیاید
(7)
من و دلتنگی بسیار...باتو
که تازه می شود هربار...باتو
من و باران ولی چشم انتظاریم
به شوق لحظه دیدار باتو
(8)
همیشه بی قرارم تا بیایی
فقط چشم انتظارم تا بیایی
اگرچه خسته ام، اما دلم را
به باران می سپارم تا بیایی
(9)
چرا از شک و شاید می نویسم
از این غم های ممتد می نویسم
در این باران تو در راهی عزیزم
به شوقت از می آید می نویسم
(10)
غمت حال پریشان داده ما را
به دست روزگاران داده ما را
ولی احوال ما خوب است ای عشق!
از این حالی که باران داده ما را
(11)
دلم را غم بگیرد ، دوست داری!
غم عالم بگیرد، دوست داری!
دل من مثل باران بی قرار است
اگر نم نم بگیرد، دوست داری!
کد QR اثر | |
عنوان اثر | انتظار |
هنرمند | علیرضا حکمتی |
ارسال شده در | 1395/09/18 |
تگ ها | #طریق_الحسین #جریان_سازی مهدویت_ظهور بیداری_اسلامی |
نظرات