تقدیم به صبور کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها
1395/09/16
بانگ ترتیلی که روی نیزه ها پیچیده بود
بند بند مصحفی در بوریا پیچیده؛ بود
از حرم داغ عطش چون خیمه ابری کبود
دود آه تشنگان را تا کجا پیچیده بود؟
تا چهل منزل اسارت در گلویم رود رود
ناله "هذا حسین بالعرا " پیچیده بود
درد :اسیری درد :غربت درد :تنهایی، مرا
درد در هر مهره پشت دوتا پیچیده بود
گاه در زنجیر غم میماند از رفتار؛ دست
در نشیب راه غربت گاه پا ؛ پیچیده بود
دشت شاهد بود با گرد سم اسبانشان
باد ذرات تنت را در فضا پیچیده بود
لابلای شیون اهل حرم در گوشم آه
خنده های مست مشتی بی حیا پیچیده بود
روبریت بودم و دیدم خم خنجر چطور
بر گلو گاه تو اما از قفا پیچیده بود
روبرویم ازغروب کوفه تا فردای شام
عطر گیسوی تو در تشت طلا پیچیده بود...
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | تقدیم به صبور کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها |
هنرمند | اعظم السادات حسینیان |
ارسال شده در | 1395/09/16 |
تگ ها | #طریق_الحسین |
نظرات