برای مشک
1395/09/11
اززبان مشک
می خواست پر شود دلش انگار تنگ بود
خالی به خیمه آمدنش هم که ننگ بود
یونس چه کرد با غم تنهایی و عطش
وقتی که تشنه سهم گلوی نهنگ بود
آن قطره های آب که از زخم شانه اش
می ریخت در گلوی بیابان شرنگ بود
حالا تمام زندگی اش وصله دارد ،او
زخمی ترین مسافر میدان جنگ بود
...
حالا تو تنگ بودی و عباس ماهی ات
چیزی که می شکست تورا قلب سنگ بود
چیزی نمی شود که بگویم ،فقط همین :
لب تشنه روی آب بریدن قشنگ بود
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | برای مشک |
هنرمند | الهام جهانبازی گوجانی |
ارسال شده در | 1395/09/11 |
تگ ها | #طریق_الحسین |
نظرات