بسم اللّه
چهارشنبه 5 دی 1403

جامانده

1395/09/06
دلنوشته ای از زبان جاماندگان از قافله اربعین حسینی "جامانده" شعله ی عشق نمایان شده می بینی که عالمی واله و حیران شده می بینی که شور و شوقی به دل پیر و جوان افتاده چشمه ی اشک خروشان شده می بینی که سیل عشاق که از مرز جنون رد شده اند سوی سرمنزل جانان شده می بینی که غرق در آبله پاهاست ولی می تازد سرعت عشق، شتابان شده می بینی که کربلا همچو نگینی ست که در اطرافش مملو از لولوء و مرجان شده می بینی که این زمین مجمع تقریب مذاهب گشته میزبان همه ادیان شده می بینی که بر سر خوان کریمانه ی او، هرساله عالمی آمده مهمان شده می بینی که "آسمان بار امانت نتوانست کشید" دست بر دامن باران شده می بینی که ### باز این عاشق بیچاره شده پا در گل باز هم بی سر و سامان شده می بینی که مثل هرسال به خود وعده ی رفتن داده حاصلش حسرت و حرمان شده می بینی که این جهان با همه ی وسعت بی پایانش نزد او تنگ چو زندان شده می بینی که همه رفتند و رسیدند و منِ #جامانده روزی ام آتش هجران شده می بینی که #سیدمحمد حسینی
اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثرجامانده
هنرمندسیدمحمد حسینی
ارسال شده در1395/09/06
تگ ها #پیاده_روی_اربعین

نظرات