تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

فاش گویم که می و میکده ام کرب و بلاست

اشک ما یکسره از دیده روان خواهد بود

تا به کی از دگران وصف جمالت پرسم

وقت دیدار بگو در چه زمان خواهد بود

رو به سوی حرمت رقص کنان می آیم

در مسیری که پر از پیر و جوان خواهد بود

باید امشب بروم زود سحر نزدیک است

تا به آنجا برسم وقت اذان خواهد بود

تا که بیتوته کنم در حرم قدسی تو

شب من لیله ی قدر رمضان خواهد بود

نور خورشید تو از هر شب تاریک گذشت

روشن از پرتو تو کون و مکان خواهد بود

لاله ی در چمنی هیچ نخواهی پژمرد

فصل ها گر همگی فصل خزان خواهد بود