می رود رود...
1394/11/10
می رود رود به آرامش دریا برسد
بیقرار است که امروز به فردا برسد
چشمه می جوشد و از کوه میاید پایین تا به لبهای ترک خورده صحرا برسد
خواب دیده است که گلها همه پر پر شده اند
راه دور است ولی کاش به آنجا برسد
می رود یک نفس آرام ندارد چندی است غنچه ها چشم به راهند که سقا برسد
چشم می بندد و وا می کند و یک لحظه میرود رود به آرامش دریا برسد
باز دلشوره دریا بشود یا نشود
آب باید به لب تشنه گلها برسد
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | می رود رود... |
هنرمند | آنیسا معظمی |
ارسال شده در | 1394/11/10 |
تگ ها |
نظرات