بسم اللّه
یکشنبه 4 آذر 1403

لحظه ی شیرین وصال

1394/10/28

دلم دارد هوای کربلای یار اباعبدلله

شده ام باز اسیر دل بیمار اباعبدلله

هرچه گفتم به زیارت بروم پابوستان

نشوم لایق دیدار شما این بار اباعبدلله

من در این همهمه های زائران کربلا گم شده ام

دست های خالی ام را تو بگیر باز شوم بیدار اباعبدلله

گوشه چشمی هم به ما انداز ای شاه شهید

منقلب گردان تمام روح و جسمم را همین یکبار اباعبدلله

کاش میشد تا حرم آواز لبیک سردهم

ولی افسوس که توفیق ندارم کار و بارم هست زار اباعبدلله

چشم های خیس و نمناک مرا آقا ببین

مثل ابرهای پاییزی شده بارانی و گاه بی قرار اباعبدلله

اربعین پای پیاده سوی معشوق عجب حال خوشیست

همه ی اهل دلان و عاشقان سمت تو آیند راهشان همیشه هموار اباعبدلله

هرکسی طالب دیدار رخ محبوب شد

میکشد لذت بار سفرش را به دوش چندین بار اباعبدلله

به امید شوق پرواز به سمت حرمت

دیدن کرببلا لحظه ی شیرین وصال یار اباعبدلله

هرکسی را در مسیر عشق و ایمان حاجتیست

و چه چیز بهتر از ظهور مهدی بهر دیدار اباعبدلله

میرسد روزی حماسی در مسیر اربعین

همه با یوسف زهرا زیر پرچم میزنیم جار اباعبدلله

ای که با نامت همه راه نجف تا کربلا را می روند

قسمت ما میکنی فیض شهادت در مسیر عاشقی ای یار اباعبدلله


اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثرلحظه ی شیرین وصال
هنرمندمحمدحسین رنجبر
ارسال شده در1394/10/28
تگ ها #پیاده_روی_اربعین

نظرات

سحرخیز (1394/11/02) سلام محمدحسین شعرت مضمون خوبی دارد آفرین به این اراده وپشتکار
ان شاءالله که دراین موقعیت پیشرفت کنی و موفق باشی.