وضعیت عشق
1394/10/28
وضعیّت عشق
ما فاجعه در فاجعه از ماه نوشتیم
از خون دل و اشک و غم و آه نوشتیم
از پیکرِ بر نیزه و از پیکرِ بر خاک
در راه نبودیم که بیراه نوشتیم
بیراه نوشتیم، بله! فاجعه این بود
ما کوه ندیدیم که از کاه نوشتیم
دیروز علی درد خودش را به زمین گفت
ما درک نکردیم... و از چاه نوشتیم
نه آن سر خونین و نه آن پیکر خاکی
نه آن چه که از خستگی راه نوشتیم
نه تشنگی اصغر و نه بازوی عبّاس
نه چند خطی اشک که گه گاه نوشتیم
این ها هدف و فلسفه ی دین حسین است؟
راه و روش و سنّت و آیین حسین است؟
زینب که خودش، مظهر آیات مبین است
زینب که دلش مرکز ایمان و یقین است
زینب که به جز درد، به جز درد ندیدش
این گونه یقه از عصبیّت ندریدش
دین در یقه ی پاره و در ردّ جبین نیست
والله که این طرز مسلمانی و دین نیست
یک ماه عَلَم داری و یک سال حرامی؟
یک سال به بدعهدی و یک ماه غلامی؟
با دستِ ربا، نان به شکم ریخته ایم و ...
از نخل حسین است که آویخته ایم و ...
با بارِ گُنَه، زیر عَلَم هاش روانیم
هرگز نتوانیم که در راه بمانیم
زنجیر زدن در وسط شهر، هنر نیست
زنجیر و قمه غیر خیالات و ضرر نیست
این است هنر: نان حلال و سخن حق
نه خم شدن و راست شدن در پیِ بیرَق
والله اگر زینب جز درد ندیدش
این بود که در جمع شما مرد ندیدش
البتّه که درد از نظر زینب، زیباست
افسوس که بعد از زینب، کوفه همینجاست
آری به خدا عهد شما از سر سیری ست
این سینه زدن ها همه اش معرکه گیری ست
فردا که امامی دگر از راه بیاید
ترسم نگذارید –به والله- بیاید
زنجیرزنان در غل و زنجیر کُنیدش
مانند علی، از غم دین پیر کُنیدش
با جهل و ریا دورش زنجیر ببافید
مسجد بروید و سر او را بشکافید
***
آقا! به خدا زینبت امروز غریب است
باور نکنید! این همه فریاد فریب است
این گریه و زاری همه اش نقش بر آب است
در غیبتتان، وضعیت عشق خراب است
ما عهد شکستیم؛ بله! خوب نبودیم
با غیر نشستیم؛ بله! خوب نبودیم
امّا تو که خوبی بپذیر این همه غم را
خوش کن به نفس های خودت حال دلم را
گفتم که بدانی که در این شهر کسی نیست
آقا! به خدا غیر تو فریادرسی نیست
شاید نتوانیم کنار تو بمانیم
اما نگرانیم برایت... نگرانیم...
کد QR اثر | |
عنوان اثر | وضعیت عشق |
هنرمند | مصطفی توفیقی |
ارسال شده در | 1394/10/28 |
تگ ها |
نظرات