علی اصغر حسین
1394/10/16
میان زخم پیکانها گشودی بال و پر اصغر
به دیدار خدا رفتی در آغوش پدر اصغر
به پرواز آمدی دنیا قیامت داشت بعد از تو
جهان طفلی شبیه تو نمی بیند دگر اصغر
عمو؛ آن مظهر غیرت که رفته آب برگیرد
کنار علقمه افتاده از پا بی سپر اصغر
برادر؛ سرور عشق و جوانان بنی هاشم
که هستی گشته با نامش عجین و مفتخر اصغر
پدر؛ آن کشتی خیر البشر، آن نور اطمینان
که عالم می شود با آه او زیر و زبر اصغر
پدر؛ آن آفتاب عالم هستی که بعد از تو
جهان با آه او شد تا ابد شق القمر اصغر
تو اسماعیل مذبوحی که در آغوشِ ابراهیم
گشودی بال و پر تا آسمان با چشمِ تر اصغر
شهادت خواستی آیا به جای شیر از مادر
که پیچیدت میان یک کفن پیش از سفر اصغر
رباب آن مخزن درد بشر در حسرت رویت
چگونه پر کشید از فرط غم، آسیمه سر، اصغر!
رباب آن همدم مولا، رباب آن شاهد اسرار
چه شبهایی که گریان بود تا وقت سحر اصغر
چه سان سیراب گشتی غرق خون در محضر خالق
کز آنسان تشنهات گریده اقمار بشر اصغر
زمان کام از نفسهای تو میگیرد، گُلِ هستی!
که با کوتاهی عمرت جهان شد مختصر اصغر
چه حزنی ریختی آیا به قلب عمه ات زینب
که با داغت وضو می ساخت از خون جگر اصغر
گدای اهل بیت و عاشقان راه مولاییم
اگر نام تو می گرییم و می گرییم اگر اصغر!
تو آرام دل زهرایی و درگاه حاجاتی
قسم بر جان زهرایت به ما هم کن نظر اصغر!
کد QR اثر | |
عنوان اثر | علی اصغر حسین |
هنرمند | وحید طلعت |
ارسال شده در | 1394/10/16 |
تگ ها |
نظرات