بسم اللّه
یکشنبه 4 آذر 1403

ستایش عشق

1394/10/14

آسمان دست به دامان دو چشمان تو است

چشم عالم نگران ، دست به دامان تو است

ابر و باد و مه و خـورشید و فلک هر لحظه

گوش هاشان گروِ نـامه ی فـرمان تو است

محتشم گفت که عالم همه دیوانه ی توست

از بــرای تو همه خـلق پـریشـان تو است

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست

جـمله اشعار ســتایشگر جـانـان تـو است

شـاعـران رخصت شعر از دم تو می گیرند

حافظ عمری ست که جانانه غزلخوان تو است

جـنت و حور و عسل نیست خـیال دل ما

چشم های همگان خیره به دستان تـو است

در بهشت گرچه صفا هست ولی بی تو چه سود

دوستداران تـو را خواهش رضـوان تـو است

جـنت از نـور وجـــود تـو درخــشش دارد

نــور خــورشید نـمی از رخ تـابان تو است

حـاتم طـایی در احسان تـو بی مقدار است

نـور روز و رخ مـهتـاب ز احـسان تـو است

آنـچنان ارض هـمه کربُ بلای خود توست

جـمله ی عرش همه منزل و سامان تو است

پـادشـاهیِ تـو بـر قـلب سبک بـالان است

قـلب های هـمگان مُلک سلیمان تـو است

عـالم از سـوی تـو آزادگی آموخت حـسین

مـرگ بـر درگه تو مـسلک یـاران تـو است


اطلاعات اثر
کد QR اثر
عنوان اثرستایش عشق
هنرمندمحمدرضا غفاری
ارسال شده در1394/10/14
تگ ها #طریق_الحسین

نظرات