گاه تاوان عشق سنگین است
1394/10/14
گاه تاوان عشق سنگین است
سال اندوه های پی در پی
سال های شکستن پیمان
قصد داری به کربلا بروی
قصد داری که بگذری از جان
در نگاه تو مرگ آزادی ست
گاه تاوان عشق سنگین است
گفته بودی که بازی تقدیر
آخر سرنوشت تان این است
گفته بودی رضایت معبود
بی گمان در رضای ایل شماست
چاره ای نیست جز شکیبایی
اجرتان با خدای آینه هاست
تو به چشمان خویش می دیدی
بند بندت به دست گرگان *است
گفتی از رفتنم گریزی نیست
مرگ سرخ افتخار انسان است
کوفیان را به یاری ات خواندی
کوفه لبریز از فریب و ریا ست
کوفیان بردگان دنیایند
دلشان گرچه در رکاب شماست
دیده بودی چگونه مسلم را
کوفیانه فدای زر کردند
دین و پیمانشان فقط حرف است
غصه ها در دل پدر کرد
تو سرودی که مرگ آ زادی ست
ذلت از منطق شما دور است
گرچه دتنیا نقیس ،تا ریکی ست
آ خرت در مقابلش نور است
قصد داری به آسمان برسی
در نگاه تو مرگ،گردنبند
گرچه راه رسیدن این باشد
که جدایت کنند بند از بند...
کد QR اثر | |
عنوان اثر | گاه تاوان عشق سنگین است |
هنرمند | نازنین مریم عمارلو |
ارسال شده در | 1394/10/14 |
تگ ها | #طریق_الحسین |
نظرات