درمونده...

3 نفر بودیم و 150 هزار تومن پول، تو یه کشور غریب...

به امید اینکه مهمون موکب های اربعین حسینی هستیم 3 نفری با 300 هزار تومن پول وارد عراق شدیم اما وقتی به نجف رسیدیم، دیدیم هیچ جا موکبی برقرار نیست... بهمون گفتند موکبها از چند روز دیگه سر پا می شند، آخه هنوز 13 روز دیگه تا اربعین مونده بود و ما در عرض 2 روز نصف پولمون رو خرج کرده بودیم...

درمونده شده بودیم و من که یعنی توی این جمع سه نفره بزرگتر بودم بیشتر دنبال راه چاره می گشتم. به یاد پسر برادرم افتادم که قرار بود برای اربعین به عراق بیاد، بهش زنگ زدم و ازش پرسیدم کی میاد؟ گفت حداقل 5 روز دیگه می تونه بیاد.

5 روز دیگه خیلی دیر بود، با این حال بهش گفتم هر وقت که اومد 500 هزار تومن برای من بیاره.

واقعا نمی دونستیم این چند روز رو چطور سپری کنیم و با این پولی که داریم، کجا بخوابیم و چی بخوریم.

به خود امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم و از شون خواستم که خودشون کمکمون کنند و نذارند توی این کشور غریب بی آبرو بشیم...

گوشه خیابون توی حال خودم بودم که یه آقایی با عبارات عربی و فارسی در هم، ما رو خطاب قرار داد. از حرفاش متوجه شدیم که دنبال کاشی کار می گرده و از ما می پرسه که کاشی کاری بلدیم؟

ما که هر 3 تامون کاشی کار بودیم، خیلی خوشحال شدیم و بهش جواب مثبت دادیم.

مرد عراقی به ما آدرس یه حسینیه توی بصره رو داد که باید اونجا بریم و گفت : "اونجا حدود 10 روز کار هست و بعد می تونید چند روز قبل از اربعین برای زیارت به سمت کربلا حرکت کنید"

ما هم از خدا خواسته و امیدوار، به حرف اون اعتماد کردیم و راهی بصره شدیم و 150 هزار تومن پولمون رو هم تو راه خرج کردیم و به حسینیه مورد نظر رسیدیم...

بعد از معرفی خودمون و دادن اسم اون مرد عراقی، شروع به کار کردیم. اونجا هم خورد و خوراک بهمون می دادند و هم همون جا اسکان داشتیم. بعد از 10 روز کار، حق الزحمه ی ما رو دادند. به پول خودمون حدود 18 میلیون تومن می شد. یعنی نفری 6 میلیون تومن به هر کدوممون می رسید. ضمنا از ما خواستند که بعد از زیارت اربعین برای کاشی کاریِ یه مسجد به نجف بریم و مدت حدود 10 روز با همین حقوق اونجا کار کنیم.

از بصره عازم کربلا شدیم. در بین راه با پسر برادرم قرار گذاشتم و اون رو دیدم. 500 هزار تومن رو برام آورده بود، ولی من پول رو بهش پس دادم و  5 میلیون تومن از پولهایی که گرفته بودم رو  هم بهش دادم و گفتم: این پول رو به زن عموت بده که بی پول نباشه و بهش بگو که من تا 10 روز بعد از اربعین هم اینجا کار دارم و بعدش بر می گردم...

در طول راه این قضیه رو برای افراد مختلف تعریف کردم تا بدونن به زیارت چه آقایی می رند؟

قربون کرمت برم یا حسین (علیه السلام) ...

 (به نقل از یکی از زائرین اربعین 94)