راز بزرگ دنيا
1394/10/10
شعر کودک –
« راز بزرگ دنیا »
تـــوی تــمـوم دُنیــــــــا
یه راز خیلی زیبـــاست
مامان میـــــگه جوابش
فقط تو آسمــوناست :
*
وقتــی صبـح ِ اربـعيــن
مـَـن و مـامـان ، با بـابـا
رفتـه بودیـم خیـــابـون
دیــدن سیــــنـه زنـــها
*
یـه شیـر اومد به اونجـا
میـــون اون جمعیـــت .
من که خیلی ترسیدم ،
قایــم شدم تو هیئـــت
*
اما شیره تـرس نداشت
می زد تو سر و سیــنه
می خوند آروم یه نوحه
دیدم چه قَـد غــمگینه !
*
مامان پیش گوشم گفت :
«نتــرس ! که این یه دِینـه
هَــــــر دلـی که می تپـــه
بَــــنـد امام حُــــسیــــنه »
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | راز بزرگ دنيا |
هنرمند | شيما شهيدزاده |
ارسال شده در | 1394/10/10 |
تگ ها |
نظرات