حاجت سرو و صنوبر
1394/10/05
غزل عاشورایی
تضمین بر شعر خواجه حافظ
هفت آسمان ز شعله ی آهم مُشجّر است
"باغِ مرا چه حاجتِ سرو و صنوبر است"
قدش هلال گشته ی دردوغم و هنوز
"شمشادِ خانه پرورِ ما از که کمتر است"
در این مهِ حرام ندانم چه کرده ایم
"کت خونِ ما حلال تر از شیرِ مادر است"
تسکینِ دردهای تورا گریه بر حسین (ع)
"تشخیص کرده ایم و مداوا مقرر است"
رخ برمتاب از حرمِ پاکِ او؛ که نیز
"دولت درآن سرا و گشایش در آن در است"
یارب! چه ها گذشت بر آن کاروانیان
"کز هر زبان که میشنوم نامکرر است!"
دیروز سد راه شد و باز آمده است
"امروز تا چه گوید و بازش چه در سر است"
گودالِ خون که کرب و بلا خوانده ایم ما
"عیبش مکن که خالِ رخِ هفت کشور است"
راهِ زیاد نیست از آن نهر، از آن بخیل
"تا آبِ ما که منبعش الله اکبر است"
ما ریزه خوار سفره ی دردیم و اشک و آه
"با پادشه بگوی که روزی مقدر است"
تا نخلِ گریه باد درختِ تناوری
"کش میوه دلپذیرتر از شهد و شکر است"
کد QR اثر | |
عنوان اثر | حاجت سرو و صنوبر |
هنرمند | سید احمد حسین حسینی |
ارسال شده در | 1394/10/05 |
تگ ها |
نظرات