زیارتنامه ی اشک
1394/09/29
بسمه تعالی
به پای شوق طی کردیم صبح و ظهر و شب ها را
به عشق اینکه بگذاریم بر خاک تو لب ها را
پیمبر نیستی اما چه اعجازی از این بهتر
که با هم مهربان کردی عجم ها و عرب ها را
عزادار تو عزت دارد و جای شگفتی نیست
تو آن نخلی که بالا می برد با خود رطب ها را
شفا را میتوان در زخم پای عابرانت یافت
گمانم باید از رونق بیندازی مطب ها را
زیارتنامه ی اشک است جاری روی لبهایم
کفایت میکند این گریه ترک مستحب ها را
به «باب القبله»ات تعظیم کردن دست زائر نیست
شکوهت با ادب کرده است حتی بی ادب ها را
#
«سه شب» در اربعین مهمان تو بودیم و بعد از آن
به «آه» و «اشک» و «دلتنگی» ، سحر کردیم شب ها را
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | زیارتنامه ی اشک |
هنرمند | میلاد حبیبی |
ارسال شده در | 1394/09/29 |
تگ ها |
نظرات