بسم اللّه
یکشنبه 9 اردیبهشت 1403
متن ادبی
از حرم تا حرم کوله ای روی دوشش کبوتر مادری بسته سربند برسر در صف زائران  یک برادر از حرم تا حرم روضه می... حب الحسین حسین!کربلای تو عشق را معنا کرد و انقلاب تو اسلام را زنده ساخت و شهادت تو حضور همیشگی در همه... خاطراتِ بسم الله الرحمن الرحیم خاطراتِ "پیاده روی کربلا"   دوربین فیلم برداریش دستش بود و در پیاده روی از قدم... ستون دین _ ستون دین _ گویا از آسمان آتش می بارد. بندگان خدا یکی یکی دارند به شهادت می رسند. در... شفا «  بسم رب الحسین »     از عاشورا فقط تشنگی حسین (ع) را به ما آموختند، در حالی که... کوله پشتی... کوله پشتی... کوله پشتی ام را پیش یکی از دوستانم گذاشتم تا برای آخرین بار حرم حضرت امیر را زیارت... تعزیه پیرزن به پایش افتاد که نزن، تو را به حضرت عباس، نزن مانده بود چه کار کند. اگر شمشیرش را... احمد آقا، زینب و مادرش شریفه خلاصه ای از داستان : احمد جانباز و زخم خورده جنگ تحمیلی؛  بالاخره پس از پانزده سال دوری و نفرت... مطربا پرده بگردان متن سفرنامه مربوط به سفر اربعین سال 1393 می باشد ولی با این وجود از تازگی و طراوت برخوردار است.... مرا اینچنین شکسته مپسند آفتاب از همان اول که بالا می آید سوزان است . گرمایش می نشیند روی تمام بدنم . از کنار... میخانه کربلا      تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود  ... مرا دریاب مرا دریاب ای ساقی خدا را      بیاور باده ی مشکل گشا را بیاور تا گلویی تر نمایم           زپای دل گشایم... از فرش به عرش ، با تو ممکن می شود    "از فرش به عرش ، با تو ممکن می شود"   _بفرمایید این هم بلیط سفارش شده ی شما،تاریخشم... مرز "­مرز" راه افتادیم، ساده و پرطاقت ما در آغاز هفتاد و دو تن بودیم، نامه­ی دعوت را، یک نفر از... طپش تار   طپشِ تار     نذر و شفا و درد و گرفتارِ دیگری چشمانِ اشک بار و دل ِزارِ دیگری... چشمان تو آیینم چشمان تو آیینم... وقتی که دنیا آمدم، روز نخستینم در گوش من خواندند: «چشمان تو آیینم» بعدش به نامت دل... هزاروسیصدسال اربعین هزاروسیصد اربعین   صد سال سیصد سال صدها قرن داغ حسین هر سال پر دردست یک اربعین دیگر آمد باز... طریق الحسین علیه السلام حتی اگر غریبه ، اگر آشنا ، ببخش آقا به حق حضرت زهرا بیا ببخش یک عمر زیر خیمه فقط... یا شهید شب هم سیاه پوش غم توست یاحسین... بر روی دوش او علم توست یاحسین... ما جیره خوار و بنده ی... کربلانامه حسین آن سرو بی سر سرور ماست و سر مستی ما عشق آقاست عبادت نی فقط صوم و صلات است...