بسم اللّه
3 May 2024
general.type-literature
شعری برای حسین خواستم در وصف تو شعری بگویم یا حسین   خواستم در وصف تو شعری بگویم یا حسین شعر، با هر... نبرد بزرگ نبرد بزرگ   اگر در واقعه ی کربلا حضور داشتی، جزو کدام لشکر بودی؟ لشکر امام حسین و یا لشکر... مسیر به نام خدا مسیر عجیب گشته زمـانه ،عجیب تـر دل مـن          کـه هـرکه هرچه بـگوید بـه هرکجا بـروم چه شدکه... مسیر به نام خدا مسیر عجیب گشته زمـانه ،عجیب تـر دل مـن          کـه هـرکه هرچه بـگوید بـه هرکجا بـروم چه شدکه... درس ها و عبرت هاي عاشورا بی شمار است عبرت های عاشورا بی شمار است حجت الاسلام محمد ادریسی: عبرت‌ها در پشت پدیده‌ها و حادثه‌ها کمین کرده‌اند تا آدمی... جامانده های اربعین بسم الله الرحمان الرحیم باتلاقی خشک بر روی زمین، جامانده است رود جاری شد ولی او این چنین جامانده است... تطهیر النفوس بسم الله الرحمان الرحیم تا قبل رسیدنم، به غم پاکم کن هر قدر که آلوده دلم پاکم کن هل تأذن... ذبح عظیم بسم الله الرحمان الرحیم آماده شدی وقت سحر، ابراهیم! تا پاره کنی حلق پسر ، ابراهیم! از روز ازل، حسین،... شش ماهه ی عطشان بسم الله الرحمان الرحیم برگشت به خیمه یار آب آور؟... نه لب های علی به قطره ای شد تر؟...نه پایان... ستاره ها ستاره ها... سر روی زانوی عمه گذاشت. خوابش نمی برد. می ترسید...از تاریکی...از خرابه ها... به آسمان نگاه کرد...آسمان خاموش... خادم الزینب(س) باسمه تعالی   خادم الزینب(س) به تیرک چادر تکیه زد و با شال عربی، عرق صورتش را پاک کرد. سری... امتداد آرام خم می شود، پتو را روی پای مهمان جوانش می کشد. مانند هر شب، با لیوان آبی که در... عطش عشق راهی به بیابانیم، سوی تو مسلمان ها.                         «چون... از نوکری غریب به ارباب خود حسین (علیه السلام)... بسم رب الحسین...   از نوکری غریب به ارباب خود حسین (علیه السلام)...   غیر از غمِ فراقِ تو دیگر... اربعین و زینب چهل شعله بر خرمن ستم خاکستر افکنده است اربعین است که عشق فواره میزند.درستی ؛درشتی را در هم میشکند و... طریق الحسین پیاده می رویم همه ، مسیر دل را از حرم شاه نجف تا بین الحرمین را پیاده می رود هرکس... بعد از تو خواب از سر دنیا پریده بود بعد از تو خواب از سر دنيا پريده بود...   تاريخ اگر چه عمر خودش را دويده بود هرگز كسي... به ترتیب: شعرها: روز واقعه / خیال خون / خون می خورد این آب ـــ داستانک ها: تردید / تشنه / حسرت ـــــ داستان کوتاه: دو قدم تا ع روز واقعه (مثنوي كوتاه) هنگام پیاده روی به سمت کربلا، هرگاه چشم ها را می بندی   تصاویر پیاده روی... اسارت اسارت   میان علقمه دستی، زده طوفان به ساحل ها نمی دانم کسی خوانده، دعای چشم زخمی را چرا دستانت... الّا من همه در کرب و بلا الّا من به همه گفتی بیا الّا من   به حرم راه ندادی بازم همه...