بسم اللّه
24 Nov 2024

درس ها و عبرت هاي عاشورا بی شمار است

‎17 Dec 2016

عبرت های عاشورا بی شمار است

حجت الاسلام محمد ادریسی:

عبرت‌ها در پشت پدیده‌ها و حادثه‌ها کمین کرده‌اند تا آدمی آنها را ببیند و بشناسد و گرفتار بی‌کاری، کم‌کاری، دوباره‌ کاری، کندکاری و خراب‌کاری نشود. پس عبرت ‌بین باشیم؛ حتی اگر هم کور مادرزاد آفریده شده باشیم و اگر عبرت نگیریم خودمان مقصریم  نه خدا که در هر عبرت گرفتنی چشم باز شدنی هست.

عاشورا یک اتفاق نیست، بلکه یک جریان روان زنده است که ادامه دارد و مثل روز حسین هیچ روزى نیست و سلام بر آنها که با او بودند و هستند و نفرین بر آنان که در مقابلش ایستادند و به هیچ رسیدند، به هیچ.

دیدگاه متفکران و نویسندگان و سخنرانان درباره امام حسین (ع) و فلسفه قیام و آنچه درعاشورا گذشت همچنان شیرین و البته مختلف است و یکی درس مبارزه و حماسه و بعضی دیگرهم احسان ، فتوت و جوانمردی، غیرت ،وفا ،رضا ، آزادمردی، وخلاصه این که هر کسی درس ها و پیام ها و عبرت هایی را از این نهضت گرفت و انتقال داد اما هنوز ناگفته ها از حقایق عاشورا بسیار هست که اگر روزگار و زمان آن فرا برسد به ما خواهد رسید .

یک طرف عربده ها بود و فتنه ها و مفتون ها و یک طرف هم باصر و بصیرت و آرامش ها و این امام حسین علیه السلام بود که از خود و فرزندان خود و از تمامی هستی خود بخاطر انتخاب خویش گذشت و ماندگار شد و آنها که انتخاب و هدفشان، قدرت و ثروت بود و نتوانستند عشق به پست ها و مقام های پست دنیا را پنهان کنند به هیچ رسیدند و هم از گندم ری افتادند و هم از خرمای  بغداد.

شهادت انتخاب امام حسین (ع) بود و آنچه از عاشورا باید بدانیم تنها تعداد یاران و دشمنان حضرت نیست بلکه ریشه ها و اهداف و زمینه های به وجود آورنده ی این قیام همیشه جاوید است که می تواند برای همه ادیان و مذاهب و حتی بی دین ترین آدم ها وکشورها در جهان هم پر ثمر باشد.

هدف قیام امام حسین (ع) ریاست نبود که عبودیت بود و او فرزند همان پدری است که می گفت دنیای شما برای من از آب دماغ بز و یا یک لنگه کفش کهنه وصله دار هم کم تر است مگر اینکه بخواهم حق را به حق دار برسانم و براى خدا و دین و جامعه‌ى مسلمین کاری کنم و  باطلی را کنار بزنم و در آخر بخاطر این شهید شد.

عبرت های عاشورا بی شمار است و این شوخی نیست، آنها که دستشان را با خون حسین شستند، همان ‏هایى هستند که در زندگینامه و کارنامه خود قبل از این جریان از یک لقمه چرب و نرم نگذشتند. از صندلی نگذشتند.از لیوان آب سرد و گرم نتوانستند بگذرند. از زیبا رویان نتوانستند یوسف وار بگذرند. از اول شدن نگذشتند.از خشم برطفلکی نگذشتند. تا آنجا که نتوانستند از گندم ری و خون دل حسین ‏هم بگذرند.