خون حسین(ع)
1394/10/15
دلبر فروش ها
پر می زنم میان کبوتر فروش ها
دلگیر از جماعت دلبر فروش ها
من خرج شعر میشوم و شعر خرج دوست
من کافرم به مذهب دفتر فروش ها
***
یک پیر مست یک شَبِه ساقی فروش شد
تاثیر کرد لقمه ی ساغر فروش ها
هرگاه دست اهل سقیفه به دین رسد
دیندار می شوند پیمبر فروش ها
رحمت بر آن دلی که خریدار عشق ماند
ننشست پای صحبت حیدر فروش ها
مالک رسیده است به دشمن، ولی هنوز
حیدر میان حلقه ی سنگر فروش ها...
***
این می شود که کرببلا می رسد ز راه
-بازار داغ نیزه و خنجر فروش ها-
این می شود که از سر کین سر شناس ها
سر می خرند از طمع سر فروش ها
این می شود که گوش کسی چاک میشود
در رونق تجارت زیور فروش ها
دین جز امام نیست، چه کردند کوفه را...؟!
خون حسین گردن منبر فروش ها
***
دارم طمع به یک نظر دوست، عاقبت
ما را جدا کنند ز باور فروش ها
او انتظار می کشد و ما نمیرسیم
دلبر امید بسته به دلبر فروش ها...
اطلاعات اثر
کد QR اثر | |
عنوان اثر | خون حسین(ع) |
هنرمند | حسن اسحاقی |
ارسال شده در | 1394/10/15 |
تگ ها | #طریق_الحسین |
نظرات