نماز و نیایش
19 Dec 2015
هر مناره حنجره ای ست
که تو را
در گوش تاریکی
فریاد می زند
و هر مسجد سینه ای
که خورشید در آن می تپد
تا خون عشق
در رگ های حیات جریان یابد
و نور ایمان
شب های بی پناه را در آغوش بگیرد...
نام ات طنین بیداری ست
بر خواب های آشفته ی زمین
وقتی سکوت صبح را
پرندگانِ اذان
به تکبیرة الاحرام، روشن می سازند
وکنار رحمت ات قیام می کنند
بال های شکسته و پاهای رنجور...
تنها در مسیر توست
که هر صخره روزن
و هر رود آیه ای ست .
بر شانه ی هر قاصدک
کوله باری ست که سفر را
در جستجوی آرامش
به خانه ات می کشاند
که در حریم سبزش
پرستوهای دعا
از آشیانه ی قنوت
به معراج می روند
و دل های مهاجر را
به وصال دوست می رسانند...
اشک ها
بر دامان مهربانی ات
به دریای لبخند می پیوندند
و لبخندها
از دستان اجابت ات
به مهمانی آینه های ترک خورده می آیند...
به تو می رسم
از بغض های شکسته
در رکعت های استوار
و از زانوی خمیده
در سجده های سرفراز...
دلم شکوفه ی غمگینی ست
که از بهار جا مانده
و تنها حضور توست
که زمستان را
از شاخسار جهان می تکاند....
general.info-qr | |
Title | نماز و نیایش |
Author | پویا اقرایی |
Post on | 1394/09/28 |
general.info-tags |
Comments