بسم اللّه
29 Apr 2024

رباعی های پیاده

‎18 Dec 2016

 

ایوان طلا نشست تنها گره زد

یا دست به آه و ناله زد یا گره زد

می خواست که اربعین مسافر باشد

بر پنجره فولاد چهل تا گره زد

 

 

(روایت میزبان عراقی که کفنش را زیر پای زائران پهن کرده بود)

یک برگ سفید زیر پاهای شماست

امضا بکنید اصل،امضای شماست

می گفت که روز آخرت تضمینم

بر روی کفن، خاک کف پای شماست

 

(روایت توریستی که دوربین میلیونی اش را جا گذاشت)

در حال و هوای اربعینش جا ماند

در پای عمود آخرینش جا ماند

بر گردن او بود همیشه امّا

از شدت شوق دوربینش جا ماند

 

 

 

 

از نام و نشان زائری پرسیدم

تا قصه ی خود گفت به خود لرزیدم

در راه به آواره ی سوری گفتم

تو روضه ی شامی که به چشمم دیدم

 

 

تا فرصت تازه هست فریاد کند

در سوریه و یمن دلی شاد کند

می گفت پیاده آمده کرب و بلا

با هر قدمش اسیری آزاد کند

 

 

 

حرف از برکات مهربانی بزند

یا از ثمرات هم زبانی بزند

بیچاره در اربعین نبوده ست هنوز

هر کس که دم از صلح جهانی بزند

 

 

این رود عظیم اربعین چون نیل است

آن ابرهه را هر قدمی سجّیل است

از قافله یا حسین را می شنوم؟،

یا مژده ی نابودی اسرائیل است؟

 

روزی که به نام تو نباشد قسمم

یا اینکه به راه تو نباشد قلمم

دیگر به چه درد می خورد زندگی ام

وقتی که به عشق تو نباشد قدمم

 

 

بی کوله و کاروان به سویت آمد

دلخسته و ناتوان به سویت آمد

ویزای نجف نداشت هر کس،دیدم

از جاده ی جمکران به سویت آمد

 

 

مرداب شدیم یک زمان می دانیم

امروز ولی تلاطم و طوفانیم

در ندبه نشستیم و صدایت کردیم

امروز تو را به هر قدم می خوانیم

 

 

فاخلع نعلیک ،کوه طوریم همه

در جستجوی مبدا نوریم همه

با پای پیاده اربعین آمده ایم

در هر قدمی پی ظهوریم همه

 


Details

Comments