وقتی اذان ظهر آخر را علی گفت،

همراه او تکبیرها تکبیر گفتند

تفسیر «قد قامت» به قدّ و قامتش بود

اصحاب از این تفسیرها تکبیر گفتند

چشم حرم پشت سر او آب می ریخت

لب تشنگان، بی شیر ها تکبیر گفتند

فریاد زد مردی: شده زنده محمّد(ص)

در بین لشکر پیر ها تکبیر گفتند

پیغمبر است انگار گرم خطبه، اما

گوش از نصیحت سیر ها تکبیر گفتند

گفتند نامت چیست؟ گفتا من علیّ م

گفتی «علی»؟! شمشیر ها تکبیر گفتند

چون شیر می غرید و می جنگید و می تاخت

از این شجاعت شیر ها تکبیر گفتند

شمشیر ها راه تقرب را نجستند

با قصد قربت، تیر ها تکبیر گفتند

وقتی که شیر افتاد از پا، ارباً اربا

کفتار ها خنزیر ها تکبیر گفتند

اکبر « سلام آخرش» را داد، وقتی

دورش غنیمت گیر ها تکبیر گفتند