غزل مثنوی تقدیم به امام حسین علیه السلام
12 Dec 2015
غزل مثنوی تقدیم به امام حسین علیه السلام:
کوچه کوچه علم روضه اگر بر پا شد
آه برخیز که هنگامه ی عاشورا شد
داغ دل تازه شده ماه حسین(ع)آمده است
که همه شهر پر از تاب و تب و غوغا شد
ای که خون تو سر آغاز شهادت طلبی ست
ای که با نام تو ایثار گری معنا شد
ای پیام آور حقانیت راه نبی(ص)
از قیام تو و با خون تو دین احیا شد
اینکه عشق تو نصیبم شده بی علت نیست
کام من با تو و با تربت پاکت وا شد
سرو آزادگیت سبزتر از فصل بهار
سرخی خون تو در بغض شفق پیدا شد
شور فریاد تو در گوش جهان پیچید و...
خط جاوید تو سرمشق همه دنیا شد
ای که حق داغ تو را سهم محرم کرده
زیر بار غم تو ماه کمر خم کرده
ما کویریم همه،حضرت دریاست حسین(ع)
به خود کعبه قسم قبله ی دلهاست حسین(ع)
"در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد"
کربلا آمد و آتش به همه عالم زد
آه بین الحرمینت چه صفایی دارد
شاه هم در حرمت میل گدایی دارد
باز هم شور تو افتاده به جانم آقا
رخصتی ده که دمی روضه بخوانم آقا...
باز برگرد به آنگاه که طوفان میشد
به همان جا که عمو راهی میدان میشد
آه برگرد به تاریخ به آن ظهری که
دین به اندازه ی یک ظرف جو ارزان میشد
باز برگرد به آنجا که روی دست پدر
داشت طفلی ز عطش ماهی بی جان میشد
ذوالجناحش که ز میدان بلا می آمد
دل اهل حرمش داشت پریشان میشد
آه از آن لحظه ی گودال که میگفت حسین(ع):
کاش از قصد خودش شمر پشیمان میشد
و پس از آن همه غم تازه خود خواهر دید
که سری بر سر نی قاری قرآن میشد
بنویسید به هفتاد و دو خط،عاشورا..
داشت یک طایفه قربانی ایمان میشد
فتنه باقیست کنون،معرکه باقیست کنون..
یاور واقعی جبهه ی حق کیست کنون؟
قصه تکرار همان حادثه ی دیروز است
خون به شمشیر ستم تا به ابد پیروز است
گرچه نیرنگ شب و دست سیاهی باقیست
باز هم غیرت حربن ریاحی باقیست
هان بگویید به این دشمن در جامه ی دوست
تن به ذلت ندهد شیعه اگر شیعه ی اوست
شکر حق بر سرمان نور ولایت داریم
تا خود صبح فرج زیر علم بیداریم
general.info-qr | |
Title | غزل مثنوی تقدیم به امام حسین علیه السلام |
Author | سیدمحمدصادق آتشی |
Post on | 1394/09/21 |
general.info-tags |
Comments