حسین جان....
4 Jan 2016
خرد پای در گل ز ایثار توست
جنون نیز سر در گم از کار توست
اگر نیستی در دل ودیده ها
چرا دیده ودل گرفتار توست
بساط ستم یخ زد و آب گشت
ولی هم چنان گرم بازار توست
اگر با تو بیگانه شد آشنا
تو خون خدایی ،خدا یار توست
تورا آن گروهی که ارزان فروخت
ندانست دنیا خریدار توست
پس از قرن ها بیرق مردمی
در عالم به دوش علمدار توست
رسد کی به کنه تو اندیشه ها
که افزون به این شاخه ها بار توست
شکوفایی باغ طبع شباب
به بوی نسیمی ز گلزار توست
Details
general.info-qr | |
Title | حسین جان.... |
Author | حدیقه اسفندانی |
Post on | 1394/10/14 |
general.info-tags |
Comments