تقدیم به اباعبدالله (ع)...
19 Dec 2015
تقدیرم بر لبان تو جاری می شود
-از خودم که پر می کشم-
یک دستم را شط می کشد
دیگری را شعر...
بشکن دقیقه ها را
چقدر خودم را به تو زل بزنم
که تکرار می شوی
غریبانه های زنی در شام
تاشعری
که سرنوشت صلح را
سرخ می نویسد...
و راویان غمزده ای
که حسرت هر شب فرات را
از ظهر واقعه
تا عصر ظهور
در خیمه های عطش
به صبح می رسانند...
دستی گلوی آب های جهان را فشرده است!
و عاشورا
همان پرنده ی غمگین است
که قرن هاست
مسیر پرواز را
به بال های خونین می گشاید
آنان که سر از گودال درآورده اند
می گویند زنی آنجاست
که قرن هاست
درد از پهلویش تکان نمی خورد....
Details
general.info-qr | |
Title | تقدیم به اباعبدالله (ع)... |
Author | پویا اقرایی |
Post on | 1394/09/28 |
general.info-tags |
Comments