بسم اللّه

شای

‎5 Jan 2017

    « شای »
چای عراقی نخورده باشی 
طعم اسارت می دهد 
دوست دارم پیرمرد را بغل کنم 
حس می کنم بمبی که بین ما گذاشته اند 
با گرمای آغوشم منفجر می شود 
می ترسم رو به حرم که برگردم 
گلوله ای از پشت سر 
کار نیمه تمام جنگ را 
تمام کند 
رویای حرم از سرم بپرد 
باید این بار که از حرم برمی گردم 
تمام بمب ها را خنثی کرده باشم
بمب هایی که در دلم مخفی کرده اند 
هم وطنانم 
با برادران شان آشتی کنند 
و بدون کینه 
از لهجه ی چای عراقی 
صحبت کنند

 


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانشای
المؤلفمجتبی صفدری
المشارکة فی1395/10/16
general.info-tags #پیاده_روی_اربعین تشکر از مهمان نوازی و کرامت موکب داران حسینی

ألآراء