بسم اللّه

به زبان اشک

‎1 Jan 2016

 

جاده‌ها راه آمدند،

با پاهای برهنه‌

رودخانه‌ها راه آمدند،

با چهره‌های پر از چین و چروک

و عصای چوبی

راه آمد با پدربزرگ

تا نائب‌الزیاره‌ی جنگل باشد

 

ما به زبان اشک حرف می‌زدیم

با مردی که های های گریه‌اش

لهجه‌ی عربی داشت

به زبان اشک حرف می‌زد

پیرزنی تنها

که جایی کنار جاده خانه داشت

و  از نگاهش  به عبور زائرها

می‌شد فهمید

پاهایش هم اگر راه نیایند

یک روز پر می‌کشد

به سویت

 

به زبان بی‌زبانی

خرما تعارف می‌کرد

کودکی که سینی را

بر سرش گذاشته بود

تا دست به سینه

مقابل زائرانت بایستد

 

آن روزها که اشک

زبانی مشترک

بین ملیت‌های مختلف بود

تمام راه را حرف زدیم

 

آن روزها

از گوشه و کنارکربلا

زخم‌های زیادی برداشتیم

و با دست‌های پر

از اربعینت برگشتیم.


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانبه زبان اشک
المؤلفپیام جهانگیری
المشارکة فی1395/10/12
general.info-tags #پیاده_روی_اربعین حضور_ملیت_ها_و_مذاهب

ألآراء